:
:
تکست آهنگ #پیله امیر تتلو
من میدونم یه چیزی درونمه
من میفهمم وجودشو حس میکنمش
دارداشو میریزه تو من
الانم دارم حال اونُ منعکس میکنمش
من میفهمم توقع دارن از من
نباید منو غمگین ببینن
ولی میدونی یه بغضی تو گلومه
بدجوری سنگینه سینَم
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
من این بغضُ میشناسم
پُره دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
دکتر یه کم دیره بَره این حال
بدجوری پیله کرده این بار
ولی من بازم از پسش برمیام
میتونی صدام کنی پیرمردِ این کار
دیوارا میخورن منو
عقربه ها همو میکشن عقب
یه سری آدم چیزخورن جلو
یه سریشونم که چیزکشن عقب
اسمش بَده پولش خوب
جنسش تَره دودش توپ
هیکلش غلط اندازه
دماغُ بگیری درمیاد جونش زود
اما نونش خون
جر میده پیرهن منو
دگمه هامو پاره میکنه
تو نگاش یه چیز میبینم
که اصلا با من حال نمیکنه
پرخاش ، منفیه حرفاش و
غم تو چهره ش ، یه ردِّ فحاش
اون پره از مردم شهر و شهر
پره از رد کفشاش
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
@amirtatalooi
یأس یه شبِ نحس و ترس
میگیره بحث بالا
نمی دونست اینو بالاخره یه روزی
اونم میده پس کارما
هی دست رو دست بی هدف
بازیاش همش بی روح
اون تو آینه با خودش دعوا
انقد جیغ و گریه
تا بیاد ازش بیرون
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
تکست آهنگ #پیله امیر تتلو
من میدونم یه چیزی درونمه
من میفهمم وجودشو حس میکنمش
دارداشو میریزه تو من
الانم دارم حال اونُ منعکس میکنمش
من میفهمم توقع دارن از من
نباید منو غمگین ببینن
ولی میدونی یه بغضی تو گلومه
بدجوری سنگینه سینَم
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
من این بغضُ میشناسم
پُره دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
دکتر یه کم دیره بَره این حال
بدجوری پیله کرده این بار
ولی من بازم از پسش برمیام
میتونی صدام کنی پیرمردِ این کار
دیوارا میخورن منو
عقربه ها همو میکشن عقب
یه سری آدم چیزخورن جلو
یه سریشونم که چیزکشن عقب
اسمش بَده پولش خوب
جنسش تَره دودش توپ
هیکلش غلط اندازه
دماغُ بگیری درمیاد جونش زود
اما نونش خون
جر میده پیرهن منو
دگمه هامو پاره میکنه
تو نگاش یه چیز میبینم
که اصلا با من حال نمیکنه
پرخاش ، منفیه حرفاش و
غم تو چهره ش ، یه ردِّ فحاش
اون پره از مردم شهر و شهر
پره از رد کفشاش
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
@amirtatalooi
یأس یه شبِ نحس و ترس
میگیره بحث بالا
نمی دونست اینو بالاخره یه روزی
اونم میده پس کارما
هی دست رو دست بی هدف
بازیاش همش بی روح
اون تو آینه با خودش دعوا
انقد جیغ و گریه
تا بیاد ازش بیرون
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
من این بغضُ میشناسم
پُره از دردای تازه
از درون من فحش میده بهت
پُره حرفای کاذب
من این گرگُ میشناسم
تو خودم بزرگش کردم و
حالا هی برمیگرده تو من
وقتی دروازه بازه
۳.۷k
۲۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.