@tanin
@tanin
عاشقم در غم عشق تو بلانوش منم
میسرایم غزل و شاعرِخود جوش منم
وقت عشق است همگان غرق تکاپوی دِلند
مدتی هست که با یادت هم آغوش منم
اهل دل با شب تار غرق فراموشی غم
تا سحر غرق دو چشمت ز سر دوش منم
خاطر خسته ی من مست دوچشمان تو است
جلوه ی ماه تورا سایه ی مه پوش منم
شب سحر گشت و سحرگاه به آخر برسد
چون غریبی جلوی کلبه تو خاموش منم
ای که یادت دل آشفته ی ما خون بکند
من تورا یادم و از یاد فراموش منم...
عاشقم در غم عشق تو بلانوش منم
میسرایم غزل و شاعرِخود جوش منم
وقت عشق است همگان غرق تکاپوی دِلند
مدتی هست که با یادت هم آغوش منم
اهل دل با شب تار غرق فراموشی غم
تا سحر غرق دو چشمت ز سر دوش منم
خاطر خسته ی من مست دوچشمان تو است
جلوه ی ماه تورا سایه ی مه پوش منم
شب سحر گشت و سحرگاه به آخر برسد
چون غریبی جلوی کلبه تو خاموش منم
ای که یادت دل آشفته ی ما خون بکند
من تورا یادم و از یاد فراموش منم...
۴.۰k
۱۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.