گریه کردم زیر بارون ، تا تو اشکامو نبینی
گریه کردم زیر بارون ، تا تو اشکامو نبینی
تویی که برای قلبم ، اولین و آخرینی
تا نفهمی که چه رنجی ، میکشه این دلِ خسته
تا نفهمی که دلِ من ، خیلی وقته که شکسته
تا نفهمی عاشقِ تو ، داره کم کمک می میره
تا ندونی باغِ قلبم ، یه کویرِ خشک و پیره
گریه کردم زیرِ بارون
اما حرفامو نگفتم
به غرورم تکیه دادم
تا پیشت از پا نیوفتم
تا نرنجی از غمِ من ، منی که دریای دردم
تا نشینه تویِ چشمات ، قطره هایِ پاکِ شبنم
تا نفهمی که چه دردی ، تو نگاهم شده پنهون
تا نشینه دمِ آخر ، تو چشات ، قطره ی بارون
تا بری سفر قشنگم ، بدونِ هراس و تردید
بری اونجا که بتونی ، بشی همنشینِ خورشید
گریه کردم زیرِ بارون
تا تو دردمو ندونی
نکنه دلت بسوزه
واسه این پیشم بمونی
تویی که برای قلبم ، اولین و آخرینی
تا نفهمی که چه رنجی ، میکشه این دلِ خسته
تا نفهمی که دلِ من ، خیلی وقته که شکسته
تا نفهمی عاشقِ تو ، داره کم کمک می میره
تا ندونی باغِ قلبم ، یه کویرِ خشک و پیره
گریه کردم زیرِ بارون
اما حرفامو نگفتم
به غرورم تکیه دادم
تا پیشت از پا نیوفتم
تا نرنجی از غمِ من ، منی که دریای دردم
تا نشینه تویِ چشمات ، قطره هایِ پاکِ شبنم
تا نفهمی که چه دردی ، تو نگاهم شده پنهون
تا نشینه دمِ آخر ، تو چشات ، قطره ی بارون
تا بری سفر قشنگم ، بدونِ هراس و تردید
بری اونجا که بتونی ، بشی همنشینِ خورشید
گریه کردم زیرِ بارون
تا تو دردمو ندونی
نکنه دلت بسوزه
واسه این پیشم بمونی
۱.۹k
۲۹ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.