قلبم بی تابانه بهانه کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته
قلبم بی تابانه بهانه کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است.
رفته و چقدر زود از یاد برده که نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست
که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست
و این لب دیوانه من باید رنج بکشد و صبوری کند تا از یاد ببرد صاحبش را
رفته و چقدر زود از یاد برده که نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست
که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست
و این لب دیوانه من باید رنج بکشد و صبوری کند تا از یاد ببرد صاحبش را
۲۲۹
۰۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.