بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من از بچگی چادری بودم البته چادر رو دوست نداشتم فقط به خاطر فضای خونواده مون هر چند,خدا رو شکر حرمت چادر و نگه میداشتم اما همیشه پیش خودم میگفتم چرا مانتوی پوشیده نه ؟! اونجوری هم که حجاب دارم خلاصه چرایی چادر برام نهادینه نشده بود تا اینکه ازدواج کردم....
و خدا منو یه امتحان سخت کرد.
اقوام همسرم بیحجاب بودن ...
چند سال اول خیییلی بهم سخت گذشت
هر چند اگه به اون سالها برمیگشتم اصلا تو همچنین جمعی نمیرفتم اما اوایل نمیتونستم همسرم و قانع کنم که نریم!
و متاسفانه هم جواری اثر خودش رو میزاره و من به توجیه اینکه حجابم اثر تبلیغی داشته باشه با چادر آرایش میکردم الان از اون سالهام به عنوان دوران جاهلیتم یاد میکنم !!!
تا اینکه پسرم به دنیا اومد و من به توجیه اینکه با چادر بچه داری سخته چادر و کنار گذاشتم اوایل مانتو های خیلی گشاد و بلند میخریدم , بیرون که میرفتم خیلی معذب بودم اما بعد عادت کردم ..
کاااااملا احساس می کردم که حالم رو به بدتر شدنه ، تو مهمونی های خونگی هم با مانتو و شلوار بودم.
حس میکردم با مانتوهای گشاد و دمده خیلی شلخته به نظر میام کم کم مانتو هام سایز خودم شد... کوتاه تر شد ... و چادر گاهی گداری....
اما خوشحال نبودم از وضعی که داشتم...
از یه آرامش گمشده رنج میبردم...
راحتی بدون چادر و رنگارنگ پوشیدن اونقدر زیاده که وقتی چادر و کنار میزاری برگشتن خیلی سخته...
2 , 3 سال پیش ایام فاطمیه دلم خیلی شکست حس میکردم دارم روز به روز از خدا دورتر میشم به حضرت زهرا قول دادم دیگه همیشه چادر سر کنم و ازشون خواستم کمکم کنن...اما چون دلیل حجاب هنوز کاملا,برام روشن نبود بازم ... گاهی ....
تا اینکه یه بار با دوست مانتویی ام صحبت میکردم ایشون قلب پاکی داشت و لجبازی نمیکرد، فقط,قانع نشده بود چرا چادر ؟
و تازه چادر و کنار گذاشته بود.من سعی کردم دلایلم رو بهش بگم ولی... تازه فهمیدم چقد دستام خالیه... برای سوال های اون جوابی نداشتم...جوابم خودمم قانع نمیکرد.
شبش رفتم کلی سرچ کردم اول فقط برای پیدا کردن جواب اون دوست !
افتادم دنبال تفسیر و ترجمه ی سوره ی نور و احزاب ...
تفسیر المیزان منو قدم به قدم به جوابم رسوند فهمیدم حجاب مورد تایید خدا با پوشش مرسوم ما بعنوان مانتو و روسری خیلی فرق میکنه
و دیدم نزدیک ترین پوشش به معیار قرآن چادره
چون خودم تو یک سال تجربه کردم که مانتویی که بدن نما نباشه باید 2 , 3 سایز,بزرگ تر باشه و این برای من غیر قابل تحمل بود و نفسم منو به مانتو های جمع و جور و رنگ و وارنگ تشویق میکرد !
چادر برای من مهار نفسمه الان عاشق چادر هستم و واقعا دلم براش تنگ شده بود 3 ساله همه جا حتی کوه و دشت و بیابون با افتخار چادریم
از لاک جیغ تا خدا ⬇⬇
خانم سمانه
من از بچگی چادری بودم البته چادر رو دوست نداشتم فقط به خاطر فضای خونواده مون هر چند,خدا رو شکر حرمت چادر و نگه میداشتم اما همیشه پیش خودم میگفتم چرا مانتوی پوشیده نه ؟! اونجوری هم که حجاب دارم خلاصه چرایی چادر برام نهادینه نشده بود تا اینکه ازدواج کردم....
و خدا منو یه امتحان سخت کرد.
اقوام همسرم بیحجاب بودن ...
چند سال اول خیییلی بهم سخت گذشت
هر چند اگه به اون سالها برمیگشتم اصلا تو همچنین جمعی نمیرفتم اما اوایل نمیتونستم همسرم و قانع کنم که نریم!
و متاسفانه هم جواری اثر خودش رو میزاره و من به توجیه اینکه حجابم اثر تبلیغی داشته باشه با چادر آرایش میکردم الان از اون سالهام به عنوان دوران جاهلیتم یاد میکنم !!!
تا اینکه پسرم به دنیا اومد و من به توجیه اینکه با چادر بچه داری سخته چادر و کنار گذاشتم اوایل مانتو های خیلی گشاد و بلند میخریدم , بیرون که میرفتم خیلی معذب بودم اما بعد عادت کردم ..
کاااااملا احساس می کردم که حالم رو به بدتر شدنه ، تو مهمونی های خونگی هم با مانتو و شلوار بودم.
حس میکردم با مانتوهای گشاد و دمده خیلی شلخته به نظر میام کم کم مانتو هام سایز خودم شد... کوتاه تر شد ... و چادر گاهی گداری....
اما خوشحال نبودم از وضعی که داشتم...
از یه آرامش گمشده رنج میبردم...
راحتی بدون چادر و رنگارنگ پوشیدن اونقدر زیاده که وقتی چادر و کنار میزاری برگشتن خیلی سخته...
2 , 3 سال پیش ایام فاطمیه دلم خیلی شکست حس میکردم دارم روز به روز از خدا دورتر میشم به حضرت زهرا قول دادم دیگه همیشه چادر سر کنم و ازشون خواستم کمکم کنن...اما چون دلیل حجاب هنوز کاملا,برام روشن نبود بازم ... گاهی ....
تا اینکه یه بار با دوست مانتویی ام صحبت میکردم ایشون قلب پاکی داشت و لجبازی نمیکرد، فقط,قانع نشده بود چرا چادر ؟
و تازه چادر و کنار گذاشته بود.من سعی کردم دلایلم رو بهش بگم ولی... تازه فهمیدم چقد دستام خالیه... برای سوال های اون جوابی نداشتم...جوابم خودمم قانع نمیکرد.
شبش رفتم کلی سرچ کردم اول فقط برای پیدا کردن جواب اون دوست !
افتادم دنبال تفسیر و ترجمه ی سوره ی نور و احزاب ...
تفسیر المیزان منو قدم به قدم به جوابم رسوند فهمیدم حجاب مورد تایید خدا با پوشش مرسوم ما بعنوان مانتو و روسری خیلی فرق میکنه
و دیدم نزدیک ترین پوشش به معیار قرآن چادره
چون خودم تو یک سال تجربه کردم که مانتویی که بدن نما نباشه باید 2 , 3 سایز,بزرگ تر باشه و این برای من غیر قابل تحمل بود و نفسم منو به مانتو های جمع و جور و رنگ و وارنگ تشویق میکرد !
چادر برای من مهار نفسمه الان عاشق چادر هستم و واقعا دلم براش تنگ شده بود 3 ساله همه جا حتی کوه و دشت و بیابون با افتخار چادریم
از لاک جیغ تا خدا ⬇⬇
خانم سمانه
۷.۰k
۲۵ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.