من سیبزمینی هستم #پارت_پانزدهمبا حرص چشمام رو باز کردم :expr...
من سیبزمینی هستم #پارت_چهاردهم_ایششش خودت مایه خجالتی.... ر...
من سیبزمینی هستم #پارت_سیزدهمهر چیزی میشد پیدا کرد . از چسب...
من سیبزمینی هستم #پارت _دوازدهم بعد شام دور از چشم مامان،من...
من سیبزمینی هستم #پارت_دهممامان که امد تو چشمش به مجتبی افت...
من سیبزمینی هستم #پارت_نهمحین خوردن ماکارونی مجتبی گفت که ی...
من سیبزمینی هستم #پارت_هشتمبرگشت و رف سر یکی از کابینت ها و ...
من سیـبزمینی هستم #پارت_هفتمهمین طور که من جیغ جیغ میکردم ر...
من سیـبزمینی هستم #پارت_ششمدیگه بیخیال کل کل با خودم شدم. پ...
من سیبزمینی هستم #پارت_پنجمهمینجور نشسته بودم که دیدم مامان...
من سیـبزمینی هستم #پارت_چهارمزارت ، توجه داشته باشید به معن...
من سیـبزمینی هستم #پارت_سوماز اتاقم امدم بیرون و بالای پله ...
من سیبزمینی هستم #پازت_دوم_ تو خفه. اره. چشو گوش بسته و بسی...
بــه نــام خــدا من سیبزمینی هستم به قلم : فانی...