﷽در اول اسایش ما صقف فرو ریخت
هنگام سمر دادنمان بود خزان شد ﷽
🖤زخمی به گِل کهنه ی ما کاشت خداوند
این جا ک رسیدیم همان زخم دهان شد🖤
🥀آنگاه همان زخم همان کوره ی کوچک
شد قله ی یک اه مسیر فوران شد🥀
💔باما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
باخلق ندانیم چها کردو چنانکرد💔
ما حسرت و دلتنگیه تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد
با هرکه نوشتیم چها کرد و بما گفت
مصداق همان وای بحال دگران شد
https://harfeto.timefriend.net/748136777
❤...