ناجی حس زیبای مرده شور برده ام . . . .
ناجی حس زیبای مرده شور برده ام . . . .
نقش اول تمام شعر های غم باد گرفته ام . . . .
خواهشا و با عرض معذرت ،
گم شو ،
ازاین روزهای پاچه گیر سگ مصبم . . . .
ول کن این جگر سوخته را . . . .
پا بکش از چشمهای پینه بسته ام . . . .
استخوان در گلوی من ،
اعتراف می کنم ،
که من خرم . . . .
و با اینکه بارها گریسته ام بر زخمیه دستهای پدرم ،
شعری برایش اما هنوز نگفته ام . . . .
و احمقانه در بدر ،
هنوز بدنبال واژه ای ،
در پی تصویری ناب ،
برای سرودن از توام . . . .
شعری ناب تر بدهکار توام پــدر . . . .
به شرطی که این پتیاره ی مریض قرن ،
این کابوس شیرین آغوش مردانه ام ،
دست بردارد از سر دلم . . . .
این روزهـا به انـدازه ی حماقت تمـام مـردان عـاشـق ،
از عشـق خستــه ام . . . .
نقش اول تمام شعر های غم باد گرفته ام . . . .
خواهشا و با عرض معذرت ،
گم شو ،
ازاین روزهای پاچه گیر سگ مصبم . . . .
ول کن این جگر سوخته را . . . .
پا بکش از چشمهای پینه بسته ام . . . .
استخوان در گلوی من ،
اعتراف می کنم ،
که من خرم . . . .
و با اینکه بارها گریسته ام بر زخمیه دستهای پدرم ،
شعری برایش اما هنوز نگفته ام . . . .
و احمقانه در بدر ،
هنوز بدنبال واژه ای ،
در پی تصویری ناب ،
برای سرودن از توام . . . .
شعری ناب تر بدهکار توام پــدر . . . .
به شرطی که این پتیاره ی مریض قرن ،
این کابوس شیرین آغوش مردانه ام ،
دست بردارد از سر دلم . . . .
این روزهـا به انـدازه ی حماقت تمـام مـردان عـاشـق ،
از عشـق خستــه ام . . . .
۱.۵k
۲۳ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.