رمان عشق من و تو
رمان عشق من و تو
پارت_۱۵
واااااااااااای خدا فهمید،عادتم
خاک تو سر من
از جام بلند شدم و خوشحال از اینکه پروژه نگین رو گرفتم به خونه رفتم و بعد شب بخیر به بچه ها رفتم بخوابم انقدر خوشحال بودم که میل نداشتم
رو تخت دراز کشیدم و به خواب رفتم😴 😴 😴 😴 😴 😴
وقتی بیدار شدم
نگام به ساعت افتاد
جااااااااااااااان؟؟؟😳 😳 😳
ساعت یک ظهر بود
اخ اخ اخ ابروم جلوی رادوین رفت
سریع بلند شدم یه لباس درست حسابی پوشیدم
به پله ها که رسیدم حس سر خوردن بهم دست داد
برای همین مثل میمون
(مثل میمون چیه خودت میمونی😂 😂 😂 )
ب ر ب ب
(شکمت بره)
پووووف
(کم اوردی هورااااا😂 😂 😂 😂
کمبود دارم😄 😄 😄 )
خدایا خودت ظهور کن
داشتم میگفتم
از پله ها سر خوردم
وقتی صحیح و سالم اومدم پایین
با خنده جمع رو به رو شدم
😂 😂 😂 😂 😂
ایلیا:دایی جونم الهیی عقده ای نشو امشب میریم شهر بازی
من:ایولللللل یوهووووو
همه با شوخی و خنده رفتیم برای خوردن کبابای راشا پز
واقعا خیلی خوب جوجه ها رو کباب کرد
من:وااااااااااااای چقدر خوشمزه بود دستت درد نکنه راشا
😊 😊 😊 😊 😊
نگاه پر محبتی بهم کرد
راشا:نوش جان
♡♡♡راشا♡♡♡
بعد ناهار هر کی یه سمتی رفت
دخترا هم ظرفای کثیف رو شستن و رفتن تو حال و با هم گرم صحبت شدن
منم راه افتادم سمت ساحل
همین جور رو شن ها نشسته بودم که یه اهنگ خوب اومد تو ذهنم
که الان جای خوبی برای گوش دادنش بود
گوشیم رو در اوردم و اهنگ رو پلی کردم:
خدا رو چه دیدی،شاید عاشقم شد
شاید بعد یک عمر،عزیز دلم شد
شاید عشق رو فهمید توو این نا امیدی
شاید قصه بدگشت خدا رو چه دیدی
دلم عاشقت بود و انگار ندیدی
به عشق کی دنیامو اتیش کشیدی
چه جوری دلت اومد ساده رد شی
دلت با کی بوده که میتونی بد شی
چرا از علاقه م به تو کم نمیشه
پر از خاطرات تو میشم همیشه
به غیر از تو از هر کی دل کنده بودم
من از اول بازی بازنده بودم
خدا رو چه دیدی،شاید دل به من داد
شاید هم یه روزی،به یاد من افتاد
شاید باورم کرد تو این نا امیدی
شاید فصه برگشت خدا رو چه دیدی
دلم عاشقت بود و انگار ندیدی
به عشق کی دنیامو اتیش کشیدی
چجوری دلت اومد ساده رد شی
ددت با کی بوده که میتونی بد شی
چرا از علاقه م به تو کم نمیشه
پر از خاطرات تو میشم همیشه
به غیر از تو از هر کی دل کنده بودم
من از اول بازی بازنده بودم
خدا رو چه دیدی.....
💓 💓 💓 💓 💓 💓
(سامان جلیلی_بازنده)
به موج دریا خیره بودم
که صداش هوشیارم کرد
تمنا:اهنگ قشنگیه
با چشام زل زدم بهش
من:اهوم
🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂
تمنا:تا حالا عاشق شدی؟؟
من:اره
تمنا:اونم دوست داره؟؟؟
حس کردم با غم گفت
من:
نه نداره،ولی منم بی تلاش ننشستم دارم تلاش میکنم اونو عاشق خودم کنم
با یه لبخند تلخ تر از زهر پاشد
پارت_۱۵
واااااااااااای خدا فهمید،عادتم
خاک تو سر من
از جام بلند شدم و خوشحال از اینکه پروژه نگین رو گرفتم به خونه رفتم و بعد شب بخیر به بچه ها رفتم بخوابم انقدر خوشحال بودم که میل نداشتم
رو تخت دراز کشیدم و به خواب رفتم😴 😴 😴 😴 😴 😴
وقتی بیدار شدم
نگام به ساعت افتاد
جااااااااااااااان؟؟؟😳 😳 😳
ساعت یک ظهر بود
اخ اخ اخ ابروم جلوی رادوین رفت
سریع بلند شدم یه لباس درست حسابی پوشیدم
به پله ها که رسیدم حس سر خوردن بهم دست داد
برای همین مثل میمون
(مثل میمون چیه خودت میمونی😂 😂 😂 )
ب ر ب ب
(شکمت بره)
پووووف
(کم اوردی هورااااا😂 😂 😂 😂
کمبود دارم😄 😄 😄 )
خدایا خودت ظهور کن
داشتم میگفتم
از پله ها سر خوردم
وقتی صحیح و سالم اومدم پایین
با خنده جمع رو به رو شدم
😂 😂 😂 😂 😂
ایلیا:دایی جونم الهیی عقده ای نشو امشب میریم شهر بازی
من:ایولللللل یوهووووو
همه با شوخی و خنده رفتیم برای خوردن کبابای راشا پز
واقعا خیلی خوب جوجه ها رو کباب کرد
من:وااااااااااااای چقدر خوشمزه بود دستت درد نکنه راشا
😊 😊 😊 😊 😊
نگاه پر محبتی بهم کرد
راشا:نوش جان
♡♡♡راشا♡♡♡
بعد ناهار هر کی یه سمتی رفت
دخترا هم ظرفای کثیف رو شستن و رفتن تو حال و با هم گرم صحبت شدن
منم راه افتادم سمت ساحل
همین جور رو شن ها نشسته بودم که یه اهنگ خوب اومد تو ذهنم
که الان جای خوبی برای گوش دادنش بود
گوشیم رو در اوردم و اهنگ رو پلی کردم:
خدا رو چه دیدی،شاید عاشقم شد
شاید بعد یک عمر،عزیز دلم شد
شاید عشق رو فهمید توو این نا امیدی
شاید قصه بدگشت خدا رو چه دیدی
دلم عاشقت بود و انگار ندیدی
به عشق کی دنیامو اتیش کشیدی
چه جوری دلت اومد ساده رد شی
دلت با کی بوده که میتونی بد شی
چرا از علاقه م به تو کم نمیشه
پر از خاطرات تو میشم همیشه
به غیر از تو از هر کی دل کنده بودم
من از اول بازی بازنده بودم
خدا رو چه دیدی،شاید دل به من داد
شاید هم یه روزی،به یاد من افتاد
شاید باورم کرد تو این نا امیدی
شاید فصه برگشت خدا رو چه دیدی
دلم عاشقت بود و انگار ندیدی
به عشق کی دنیامو اتیش کشیدی
چجوری دلت اومد ساده رد شی
ددت با کی بوده که میتونی بد شی
چرا از علاقه م به تو کم نمیشه
پر از خاطرات تو میشم همیشه
به غیر از تو از هر کی دل کنده بودم
من از اول بازی بازنده بودم
خدا رو چه دیدی.....
💓 💓 💓 💓 💓 💓
(سامان جلیلی_بازنده)
به موج دریا خیره بودم
که صداش هوشیارم کرد
تمنا:اهنگ قشنگیه
با چشام زل زدم بهش
من:اهوم
🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂 🙂
تمنا:تا حالا عاشق شدی؟؟
من:اره
تمنا:اونم دوست داره؟؟؟
حس کردم با غم گفت
من:
نه نداره،ولی منم بی تلاش ننشستم دارم تلاش میکنم اونو عاشق خودم کنم
با یه لبخند تلخ تر از زهر پاشد
۱۳۵.۷k
۲۱ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.