دوستت دارم
دوستت دارم
این را من نگفتم
مادری که برای تکه های پیراهن پسرش
در تابوت می گریست گفت
دلتنگت هستم
این را من نگفتم
مردی در بیمارستان
به دختری با موهای تراشیده گفت
ازاحساسم به تو
هر چه بگویم
دنیا متحمل درد تازه ای می شود
درد
درد
این اختراع غم انگیزی ست
شب ها آسمان
آنقدر بی کس است،
که ماه در آن برهنه می شود
و من آنقدر تنها
که اندوه در من
هیچ کس ما را نمی بیند
همین جای خیابان مرا ببوس
همین جای جهان بگو که دوستم داری
دوستت دارم
این را من نگفتم
زنی که هزار سال است،
به دنیا نیامده گفت
خسته ام
از هر بارانی که خیس نمی کند
از هر خدایی که راست نمی گوید
سهم من از رفتن ماندن است
پس می ایستم
با این که می دانم اینجا
هیچ کس پالتویش را،
به بیدی که می لرزد نمی بخشد
#وصی پور😍
این را من نگفتم
مادری که برای تکه های پیراهن پسرش
در تابوت می گریست گفت
دلتنگت هستم
این را من نگفتم
مردی در بیمارستان
به دختری با موهای تراشیده گفت
ازاحساسم به تو
هر چه بگویم
دنیا متحمل درد تازه ای می شود
درد
درد
این اختراع غم انگیزی ست
شب ها آسمان
آنقدر بی کس است،
که ماه در آن برهنه می شود
و من آنقدر تنها
که اندوه در من
هیچ کس ما را نمی بیند
همین جای خیابان مرا ببوس
همین جای جهان بگو که دوستم داری
دوستت دارم
این را من نگفتم
زنی که هزار سال است،
به دنیا نیامده گفت
خسته ام
از هر بارانی که خیس نمی کند
از هر خدایی که راست نمی گوید
سهم من از رفتن ماندن است
پس می ایستم
با این که می دانم اینجا
هیچ کس پالتویش را،
به بیدی که می لرزد نمی بخشد
#وصی پور😍
۲۲.۸k
۱۴ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.