در هر ناامیدی ، فرصتی وجود دارد .
در هر ناامیدی ، فرصتی وجود دارد .
شبیه جوانه ای کوچک که اگر ان را در میان خرابه ای ببینیم تصویر ان خرابه معنا پیدا میکند . و اگر ان را نبینیم تصویر خرابه تا همیشه تلخ و تیره در ذهن ما باقی خواهد ماند . گاهی دیدنِ یک جوانه کوچک میتواند اخر داستان را جور دیگری تمام کند .
وقتی عمیقا ناامید میشویم از ادمها و موقعیت ها انگار که آواری بر سرمان میریزد و ما گیر میکنیم .
در میان خرابه های به جا مانده از پیش بینی هایمان !
ایا میشود انسان باشیم و ناامیدی را تجربه نکنیم ؟ ناامیدی بخشی از رشد ماست ، بخشی از بزرگ تر شدن ماست .
ناامیدی ها دیدِ ما را از شرایط و ادمها تغییر میدهند و به ما یاد میدهند که به دنبال جوانه ها بگردیم !
ناامید شدن ها ، دست ما را میگیرند و به ما میگویند: حالا بدون این شرایط جلو برو ! حالا بدون این رابطه! حالا مسیر رفتن را عوض کن ! حالااگر شبیه قبل نمیتوانی جلو بروی ، راه دیگری پیدا کن و بعد به جوانه ای کوچک که نحیف و ظریف تازه سربراورده اشاره میکند و میرود !
ناامیدی ها تمام میشوند و میروند و همیشه قبل از رفتنهایشان با ما حرف میزنند . حرفهایشان همیشه راه را به ما نشان میدهد .
تا ما از موقعیت ها و ادمها ناامید نشویم نمیتوانیم بخش هایی از قدرت درونی مان را پیدا کنیم . ان جوانه های ظریف ما را به سمت قدرت هدایت میکند . ان جوانه های نحیف .
هیچگاه ناامید شدنتان را جریانی همیشگی در نظر نگیرید .ما ناامید میشویم تا دوباره از نو شروع کنیم با هویتی مستقل تر و قوی تر .
ناامیدی بخشی از قد کشیدن ماست .
شاید فکر کنید ناامید شدن ، طعم پوچی و تمام شدن میدهد اما این طور نیست . ناامیدی شبیه دارویی تلخ است که بعدترها اثراتش دیده میشود . دارویی تلخ اما هشیار کننده ! فقط باید قورت دادنش را طاقت بیاورید !
اگر در ناامیدی هستید ، اگر از ادمها و شرایط مأیوس شده اید ، صبر داشته باشید . تلخی اش را طاقت بیاورید . تمام میشود . چشمهایتان که ناامیدی را تجربه کنند ، ارام ارام جوانه ها را پیدا میکنند .
به خودتان فرصت بدهید . ناامیدی میرود . فقط قبل از رفتنش حرفهایش را گوش دهید ، او مسیری جدید را به شما نشان خواهد داد. دل به راه جدید بزنید و تا ناامیدی بعدی لذت ببرید .
.
شبیه جوانه ای کوچک که اگر ان را در میان خرابه ای ببینیم تصویر ان خرابه معنا پیدا میکند . و اگر ان را نبینیم تصویر خرابه تا همیشه تلخ و تیره در ذهن ما باقی خواهد ماند . گاهی دیدنِ یک جوانه کوچک میتواند اخر داستان را جور دیگری تمام کند .
وقتی عمیقا ناامید میشویم از ادمها و موقعیت ها انگار که آواری بر سرمان میریزد و ما گیر میکنیم .
در میان خرابه های به جا مانده از پیش بینی هایمان !
ایا میشود انسان باشیم و ناامیدی را تجربه نکنیم ؟ ناامیدی بخشی از رشد ماست ، بخشی از بزرگ تر شدن ماست .
ناامیدی ها دیدِ ما را از شرایط و ادمها تغییر میدهند و به ما یاد میدهند که به دنبال جوانه ها بگردیم !
ناامید شدن ها ، دست ما را میگیرند و به ما میگویند: حالا بدون این شرایط جلو برو ! حالا بدون این رابطه! حالا مسیر رفتن را عوض کن ! حالااگر شبیه قبل نمیتوانی جلو بروی ، راه دیگری پیدا کن و بعد به جوانه ای کوچک که نحیف و ظریف تازه سربراورده اشاره میکند و میرود !
ناامیدی ها تمام میشوند و میروند و همیشه قبل از رفتنهایشان با ما حرف میزنند . حرفهایشان همیشه راه را به ما نشان میدهد .
تا ما از موقعیت ها و ادمها ناامید نشویم نمیتوانیم بخش هایی از قدرت درونی مان را پیدا کنیم . ان جوانه های ظریف ما را به سمت قدرت هدایت میکند . ان جوانه های نحیف .
هیچگاه ناامید شدنتان را جریانی همیشگی در نظر نگیرید .ما ناامید میشویم تا دوباره از نو شروع کنیم با هویتی مستقل تر و قوی تر .
ناامیدی بخشی از قد کشیدن ماست .
شاید فکر کنید ناامید شدن ، طعم پوچی و تمام شدن میدهد اما این طور نیست . ناامیدی شبیه دارویی تلخ است که بعدترها اثراتش دیده میشود . دارویی تلخ اما هشیار کننده ! فقط باید قورت دادنش را طاقت بیاورید !
اگر در ناامیدی هستید ، اگر از ادمها و شرایط مأیوس شده اید ، صبر داشته باشید . تلخی اش را طاقت بیاورید . تمام میشود . چشمهایتان که ناامیدی را تجربه کنند ، ارام ارام جوانه ها را پیدا میکنند .
به خودتان فرصت بدهید . ناامیدی میرود . فقط قبل از رفتنش حرفهایش را گوش دهید ، او مسیری جدید را به شما نشان خواهد داد. دل به راه جدید بزنید و تا ناامیدی بعدی لذت ببرید .
.
۶۷.۸k
۱۲ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.