به نام خالق زیبایی....
به نام خالق زیبایی....
سلام خدمت همه دوستهای ویسگونی عزیز.
من فایلم روچن روزیه اختصاص دادم به حمایت ازکوردهای کوبانی وسایرمناطقی که درحال جنگ ودرگیری باخونخواران داعش هستنداختصاص دادم تابتونم کوچکترین کاری درحق ملت همیشه غریب خودم کرده باشم وحمایتی بشه ازشون امامتاسفانه تعدادی ازدوستان ابرازنگرانی کردن که چراحضورکوردهاتوویسگون زیادشده ویکی دوتاازدوستان هم ابرازنگرانی کردندازاین روندواندکی هم کامنت زدن وحرف های تندی زدن که کوردمن چراداری ازگروهک های تروریستی پژاک وسایرشاخه های اون حمایت میکنی وتبلیغ میکنی؟!!!!!!!!!!عجب!!!!!!!من فک نکنم هیچ کجاتوپستهایی که به اشتراک میزارم اسمی ازاین گروهک وسایرشاخه های جداشده ش اورده باشم.. فقط دیشب خیلی اتفاقی یه خبرازرهبراصلی وشماره یک این گروهک به اشتراک گذاشتم ووقتیدیدم پستم اشتباهه فوری پاکش کردم معذرت خواستم دوستان شاهدن....بازم میگم من فقط وفقط ازنیروهای کوردی که دارن ازشرف وناموس ملت کورددفاع میکنن عکس گذاشتم البته چن جایی ازنیروهای پیشمرگه اسمشونواوردم همین..بازم میگم کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه.....
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه...
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه...
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه....
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه....
منظورم ازبه اشتراک گذاری تصاویر فقط وفقط دفاع ازمردم جنگ دیده ی کوبانی وسایرمناطق کوردستان است همین.تکرارمیکنم منظورم ازبه اشتراک گذاری تصاویر فقط وفقط دفاع ازمردم جنگ دیده ی کوبانی وسایرمناطق کوردستان است همین....وامامسیله مهمتراینجاست اکنون که داعش کوبانی را به محاصره در آورده و جنگ وحشتناکی در جریان است، طرح مجدد این پرسش ضروری است: چرا باید از کردهای سوریه در مقابل داعش حمایت کرد؟
یک) هر جنگی، قبل از آنکه آغاز شود، «زیباییشناسی»اش متولد میشود. دقیقا به همین دلیل برای فهمیدن هر جنگی بدون وقفه باید سراغ داوریهای زیباییشناختیِ طرفین درگیر رفت. به عبارتی، ذهنیتِ نیروهای میدانی جنگ، ما را به درکِ دقیقترِ ماهیتِ آن نبرد سوق میدهد. و شاید در مراحل بعدی است که مفهومی همچون «معماری جنگ» سَر و کلهاش پیدا میشود و کُدهای فیزیکی جنگ را که لازمه تحلیل عمیقتر پدیده جنگ هستند، در اختیارمان می گذارد.
دو) زیباییشناسیِ جنگی که «القاعده» و «داعش» علیه کردهای سوریه میکنند از یک نظر مهم است: آنها دستاوردی در این دنیا نمیخواهند. یا اگر میخواهند، تاکتیکی با آن دستاورد برخورد میکنند و آن را به مثابه «نسخه بتا» ی دستاورد نهایی یا دستاوردِ «آن دنیا» در نظر میگیرند. دستاوردِ نهایی چیست؟
۷۲ زنی که منتظرند. غذاها و نهرهایی که جاریاند. لذتهایی که پایداراند؛ به عبارتی، جنگ برای نیروهای میدانی القاعده، ابزاری برای رسیدن به یک «ارگاسم ابدی» است.
بنابراین، در این کانتکست، محتوای زیباییشناسی از نظر ِ یک عضو ِ داعش، پیوند دادن جنگ و ماورالطبیعه است. پیامدِ سیاسی چنین ذهنیتی، عجیب و غریب است. به این دلیل که: با هیچ پارادایم زمینی نمیتوان به مصاف آنها رفت و با آنها وارد دیالوگ شد. الفبای مشترکی با آنها وجود ندارد. او برای رفتن به بهشتش، میخواهد این جهان را به جهنم تبدیل کند. او برای رسیدن به خدا، اصرار دارد که با آسانسور برود. آسانسور همان عملیاتِ جهادی است. کشتنِ زنان و کودکان است. او تنها نقشی که برای زن قائل است، «ابژهٔ سکس» است. و در این زمینه آنقدر متوهم و بلندپرواز است که به کمتر از ۷۲ زن رضایت نمیدهد.
همزمان با محتوای زیباییشناسی چنین جنگی، فرم هم قابل تامل است. آنها رنگها را دوست ندارند. دو رنگ «سیاه» و «سفید» در همه نمادهایشان خودنمایی میکند. از پرچمشان گرفته تا لباسهایشان و تا ریش بلندشان. با موزیک نمیتوانند ارتباط برقرار کنند و پخشهایشان فقط صوت «قرآن» را مجاز میداند.
سه) زیباییشناسی جنگی که کردهای سوریه میکنند از چند نظر مهم است: جنگ از نظر نیروهای سیاسی و میدانی کردها، گذرگاهی است برای اینکه بتوانند به امنیت، آزادی و دموکراسی در همین جهان برسند. جنگ از دید آنها، کارکردی متافیزیکی ندارد. نه یک انتخاب، بلکه یک تحمیل است. از لحاظ سیاسی، آنها از روزِ اولِ بحرانِ سوریه تکلیفشان را رسما مشخص کردند. گفتند: «ما نه با بشار اسد میجنگیم و نه با اپوزیسیون. نه از بشار حمایت میکنیم و نه از مخالفانش». کردهای سوریه، تمرکزشان را روی ایجاد یک مدل دموکراسی رادیکال گذاشتند. «کانتون»های سه گانه درست کردند. مدلی برای همزیستی مسالمت آمیز کردها و اقلیتهای اتنیکی و مذهبی دیگر درست کردند و آنها را هم در آغوش گردند. زبانهای اقلیتهای دیگر را در جغرافیایشان رسمی کردند. آنها را در
سلام خدمت همه دوستهای ویسگونی عزیز.
من فایلم روچن روزیه اختصاص دادم به حمایت ازکوردهای کوبانی وسایرمناطقی که درحال جنگ ودرگیری باخونخواران داعش هستنداختصاص دادم تابتونم کوچکترین کاری درحق ملت همیشه غریب خودم کرده باشم وحمایتی بشه ازشون امامتاسفانه تعدادی ازدوستان ابرازنگرانی کردن که چراحضورکوردهاتوویسگون زیادشده ویکی دوتاازدوستان هم ابرازنگرانی کردندازاین روندواندکی هم کامنت زدن وحرف های تندی زدن که کوردمن چراداری ازگروهک های تروریستی پژاک وسایرشاخه های اون حمایت میکنی وتبلیغ میکنی؟!!!!!!!!!!عجب!!!!!!!من فک نکنم هیچ کجاتوپستهایی که به اشتراک میزارم اسمی ازاین گروهک وسایرشاخه های جداشده ش اورده باشم.. فقط دیشب خیلی اتفاقی یه خبرازرهبراصلی وشماره یک این گروهک به اشتراک گذاشتم ووقتیدیدم پستم اشتباهه فوری پاکش کردم معذرت خواستم دوستان شاهدن....بازم میگم من فقط وفقط ازنیروهای کوردی که دارن ازشرف وناموس ملت کورددفاع میکنن عکس گذاشتم البته چن جایی ازنیروهای پیشمرگه اسمشونواوردم همین..بازم میگم کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه.....
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه...
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه...
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه....
کوردمن پژاک روقبول نداره وازش دفاع نمیکنه....
منظورم ازبه اشتراک گذاری تصاویر فقط وفقط دفاع ازمردم جنگ دیده ی کوبانی وسایرمناطق کوردستان است همین.تکرارمیکنم منظورم ازبه اشتراک گذاری تصاویر فقط وفقط دفاع ازمردم جنگ دیده ی کوبانی وسایرمناطق کوردستان است همین....وامامسیله مهمتراینجاست اکنون که داعش کوبانی را به محاصره در آورده و جنگ وحشتناکی در جریان است، طرح مجدد این پرسش ضروری است: چرا باید از کردهای سوریه در مقابل داعش حمایت کرد؟
یک) هر جنگی، قبل از آنکه آغاز شود، «زیباییشناسی»اش متولد میشود. دقیقا به همین دلیل برای فهمیدن هر جنگی بدون وقفه باید سراغ داوریهای زیباییشناختیِ طرفین درگیر رفت. به عبارتی، ذهنیتِ نیروهای میدانی جنگ، ما را به درکِ دقیقترِ ماهیتِ آن نبرد سوق میدهد. و شاید در مراحل بعدی است که مفهومی همچون «معماری جنگ» سَر و کلهاش پیدا میشود و کُدهای فیزیکی جنگ را که لازمه تحلیل عمیقتر پدیده جنگ هستند، در اختیارمان می گذارد.
دو) زیباییشناسیِ جنگی که «القاعده» و «داعش» علیه کردهای سوریه میکنند از یک نظر مهم است: آنها دستاوردی در این دنیا نمیخواهند. یا اگر میخواهند، تاکتیکی با آن دستاورد برخورد میکنند و آن را به مثابه «نسخه بتا» ی دستاورد نهایی یا دستاوردِ «آن دنیا» در نظر میگیرند. دستاوردِ نهایی چیست؟
۷۲ زنی که منتظرند. غذاها و نهرهایی که جاریاند. لذتهایی که پایداراند؛ به عبارتی، جنگ برای نیروهای میدانی القاعده، ابزاری برای رسیدن به یک «ارگاسم ابدی» است.
بنابراین، در این کانتکست، محتوای زیباییشناسی از نظر ِ یک عضو ِ داعش، پیوند دادن جنگ و ماورالطبیعه است. پیامدِ سیاسی چنین ذهنیتی، عجیب و غریب است. به این دلیل که: با هیچ پارادایم زمینی نمیتوان به مصاف آنها رفت و با آنها وارد دیالوگ شد. الفبای مشترکی با آنها وجود ندارد. او برای رفتن به بهشتش، میخواهد این جهان را به جهنم تبدیل کند. او برای رسیدن به خدا، اصرار دارد که با آسانسور برود. آسانسور همان عملیاتِ جهادی است. کشتنِ زنان و کودکان است. او تنها نقشی که برای زن قائل است، «ابژهٔ سکس» است. و در این زمینه آنقدر متوهم و بلندپرواز است که به کمتر از ۷۲ زن رضایت نمیدهد.
همزمان با محتوای زیباییشناسی چنین جنگی، فرم هم قابل تامل است. آنها رنگها را دوست ندارند. دو رنگ «سیاه» و «سفید» در همه نمادهایشان خودنمایی میکند. از پرچمشان گرفته تا لباسهایشان و تا ریش بلندشان. با موزیک نمیتوانند ارتباط برقرار کنند و پخشهایشان فقط صوت «قرآن» را مجاز میداند.
سه) زیباییشناسی جنگی که کردهای سوریه میکنند از چند نظر مهم است: جنگ از نظر نیروهای سیاسی و میدانی کردها، گذرگاهی است برای اینکه بتوانند به امنیت، آزادی و دموکراسی در همین جهان برسند. جنگ از دید آنها، کارکردی متافیزیکی ندارد. نه یک انتخاب، بلکه یک تحمیل است. از لحاظ سیاسی، آنها از روزِ اولِ بحرانِ سوریه تکلیفشان را رسما مشخص کردند. گفتند: «ما نه با بشار اسد میجنگیم و نه با اپوزیسیون. نه از بشار حمایت میکنیم و نه از مخالفانش». کردهای سوریه، تمرکزشان را روی ایجاد یک مدل دموکراسی رادیکال گذاشتند. «کانتون»های سه گانه درست کردند. مدلی برای همزیستی مسالمت آمیز کردها و اقلیتهای اتنیکی و مذهبی دیگر درست کردند و آنها را هم در آغوش گردند. زبانهای اقلیتهای دیگر را در جغرافیایشان رسمی کردند. آنها را در
۷.۲k
۰۱ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.