دوست دارم لبه پرتگاه راه بروم ، همه چشم هایش به من خیره ب
دوست دارم لبه پرتگاه راه بروم ، همه چشم هایش به من خیره باشند ! خیر من قصد پریدن ندارم ، میخواهم کمی لذت ببرم از این بلندی، دست هایم را باز کنم ، آیا آنها بال هستند ؟ به زمین خیره میشوم ، خودم را خوابیده در آن پایین تصور میکنم،این پایم را به آن پایم گره میزنم،یک جیغ کوتاه ! من افتادم
، کسی نفهمید من خودکشی کردم.
، کسی نفهمید من خودکشی کردم.
۲.۰k
۱۶ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.