خاطره ای از دکتر علی اکبر سیاسی و بوجود آمدن سازمانی به ن
خاطره ای از دکتر علی اکبر سیاسی و بوجود آمدن سازمانی به نام یونسکو در سازمان ملل متحد
وقتی جنگ جهانی دوم پایان یافت، از بسیاری از کشورها هیئتهایی به آمریکا رفتند تا برنامهای بریزند که پس از جنگ چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد
یک هیئت نیز از ایران رفت که شامل: دکتر قاسم غنی، امیرانتظام، دکتر علی اکبر سیاسی و ... بود...
در این مجمع هر کس نظری میداد.
یکی میگفت تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود!
یکی گفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود!
یکی گفت که تمام ثروتها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود!
جمعی میگفتند که باید مرزها را برداشت تا جنگهای توسعه طلبانه پیش نیاید.
ناگفته پیدا است که هیچکدام پیشنهادها عملی نبود و از جلسات خصوصی فراتر نمیرفت و به جلسه عمومی نمیرسید، تا اینکه دکتر علی اکبر سیاسی که به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانهای به حضار انداخت و گفت:
«...خیر آقایان!
جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز!
جنگ و دعوا تنها نتیجه "جهل" است!
مردم با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمیشناسند، به همدیگر احترام نمیگذارند و این توهینها نتیجهای جز جنگ ندارد.
پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود.
در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگها کاسته شود...»
هنوز سخنش اتمام نیافته بود که ناگهان حضار بپا خواستند و صدای کف زدنهای ممتد آنها نشان از تایید گفتههای دکتر سیاسی بود که تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و همزیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود.
بنابراین کمیسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناخت فرهنگها و بالابردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزیست که عنوان یونسکو به خود گرفت و بعدها یکی از سازمانهای بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت که مرکز آن پاریس شد.
دکتر سیاسی نیز به همین دلیل تا پایان عمر همیشه از اعضای برجسته این سازمان بود و در تمامی جلسات اصلی آن شرکت داشته و در ایران نیز سالها ریاست آن را داشت، یا با مرحوم علی اصغر حکمت به صورت مشترک آن را اداره میکردند.
وقتی جنگ جهانی دوم پایان یافت، از بسیاری از کشورها هیئتهایی به آمریکا رفتند تا برنامهای بریزند که پس از جنگ چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد
یک هیئت نیز از ایران رفت که شامل: دکتر قاسم غنی، امیرانتظام، دکتر علی اکبر سیاسی و ... بود...
در این مجمع هر کس نظری میداد.
یکی میگفت تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود!
یکی گفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود!
یکی گفت که تمام ثروتها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود!
جمعی میگفتند که باید مرزها را برداشت تا جنگهای توسعه طلبانه پیش نیاید.
ناگفته پیدا است که هیچکدام پیشنهادها عملی نبود و از جلسات خصوصی فراتر نمیرفت و به جلسه عمومی نمیرسید، تا اینکه دکتر علی اکبر سیاسی که به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانهای به حضار انداخت و گفت:
«...خیر آقایان!
جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز!
جنگ و دعوا تنها نتیجه "جهل" است!
مردم با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمیشناسند، به همدیگر احترام نمیگذارند و این توهینها نتیجهای جز جنگ ندارد.
پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود.
در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگها کاسته شود...»
هنوز سخنش اتمام نیافته بود که ناگهان حضار بپا خواستند و صدای کف زدنهای ممتد آنها نشان از تایید گفتههای دکتر سیاسی بود که تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و همزیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود.
بنابراین کمیسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناخت فرهنگها و بالابردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزیست که عنوان یونسکو به خود گرفت و بعدها یکی از سازمانهای بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت که مرکز آن پاریس شد.
دکتر سیاسی نیز به همین دلیل تا پایان عمر همیشه از اعضای برجسته این سازمان بود و در تمامی جلسات اصلی آن شرکت داشته و در ایران نیز سالها ریاست آن را داشت، یا با مرحوم علی اصغر حکمت به صورت مشترک آن را اداره میکردند.
۸.۷k
۱۵ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.