یه روز داشت تو یک کوچه راه میرفت و درباره مسائل کاری فکر

یه روز داشت تو یک کوچه راه میرفت و درباره مسائل کاری فکر میکرد😪
مقابلش چندتا بچه داشتن بازی میکردن که مانع مسیر مستقیمش بودن و صدای خندشون فضا رو پر کرده بود😃 😄
دلش برای کودکیش تنگ شده بود که همیشه از پشت پنجره حسرت بازی کردن با بچه هارو میخورد و نمیتونست شوق و ذوقشو نشون بده و همرو تو خودش سرکوب میکرد😵 😔
صدای بچه ها بی حوصلش کرده بود
یکی از بچه ها توپ رو اشتباهی شوت کرد طرفش و محکم خورد به پاش
و اونقدر با خشم نگاهشون کرد که همه فرار کردند😑 😠
به خودش که اومد اشک توی چشماش جمع شد نه برای خودش،برای بچه هایی که داشتن بازی میکردن و شاد بودن😰 😢
ترس وجودش رو گرفت
ترسید از اینکه فردا از همین کوچه رد بشه و بچه ای توش بازی نکنه😫
و به جاش چند سال بعد بچه های بالغِ زودرنج و کم ظرفیت مثل خودش رو ببینه...😩 😣 😓 #مریم_حیدر_دوست

🌸 امام کاظم علیه السلام
کسانی که در کودکی به اندازه کافی بازی نکرده باشند، در بزرگسالی عجول،شتابزده و بی ظرفیت میشوند.🌸

وسائل الشیعه، ج ۶۰،ص ۳۶۲