ادامه مطلب عکس قبل
ادامه مطلب عکس قبل
و نیروی نظامی و جامعه از فردیت تهی شده همچنان تبلیغات در بالاترین سطح باقی می ماند و این نشان می دهد که نیروهای استبداد همیشه می دانند که کنترل فیزیکی به تنهایی کافی نیست و باید ذهن فرد فرد مردم را در کنترل گرفت و این نشان می دهد رهایی ذهن هر فرد از جامعه نخستین و مهمترین گام رهایی جامعه است.
همیشه این نه جمع که فردیت مستقل است که دشمن استبداد است. ایدئولوژی های جمعی بر اساس دکترین های بسیاری ساخته شده اند که جهان را بر اساس مذهب، باورها، نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و دهها عامل جدا کننده انسانها در دنیای بیرون تقسیم می کنند و درست به همین دلیل فارغ از عنوان ایدئولوژی یک اصل در مورد تمام آنها صادق است و آن این است که بنیاد هر ایدئولوژی بر نفرت و ترس استوار است و پیروان این ایدئولوژی های جمعی بی آنکه بدانند به دلیل نفرت از چیزی، کسی، نظامی سیاسی و باور ایدئولوژیک و یا حتی هراس از تنهایی و در برابر باورهای عمومی ایستادن جذب این ایدئولوژی ها می شوند.
حتی فردگرایی دنیای مدرن که با مصرف گرایی تحت حمایت کپیتالیسم در جهان غرب توسعه یافته است خود ایدئولوژی دیگری است که فردیت حقیقی را در جهان ما به نابودی کشانده است. جایی که ما خویشتن Self را در پای منیت پر از خواسته های بیرونی Egoism قربانی می کنیم. جایی که همه ما تنها همان چیزی را میخواهیم که همه دیگر اعضای گله Herd می خواهند.
فرایند فردیت اگزیستنسیال Individuation فردگرایی Individualism نیست. زیرا تمرکز فردگرایی مصرف گرای کپیتالیسم بر exterior بیرون است (مصرف، آزادی سیاسی و اقتصادی) و تمرکز بیداری اگزیستانسیال بر interior درون است.
فردیت بزرگترین شهامت زندگی است و این شهامت نیرویی حتی بزرگتر از شجاعانه در برابر تانک ایستادن را در خود نهفته دارد. نیرویی که به ما امکان می دهد که از ظرفیت حق انتخاب آزاد در زندگی خود بالاترین بهره را بگیریم و این با شکوه ترین وجه حیات انسانی است. نیرویی که می تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد و آینده را از گذشته جدا سازد.
در پایان مایلم صحنه ای زیبا از فیلم انجمن شاعران مرده Dead Poets Society را با شما شریک شوم . در این صحنه رابین ویلیامز نقش معلم آزاد اندیش و شجاعی به نام جان کیتینگ John Keating که زندگی دانشجویانش را متحول کرده است بازی می کند. او که بر اساس نامه ای که همه دانشجویان تحت فشار امضا کرده اند از مدرسه اخراج شده و به کلاس می رود تا پس از جمع کردن وسایلش مدرسه را ترک کند. در این صحنه که همه دانش آموزان تحت استبداد و خفقان از ترس و شرم سر به زیر دارند یکی از دانش آموزان (تاد) بلند می شود و روی میز می ایستد و با به چالش کشیدن خفقان و استبداد حقیقت را می گوید
ادامه دارد
و نیروی نظامی و جامعه از فردیت تهی شده همچنان تبلیغات در بالاترین سطح باقی می ماند و این نشان می دهد که نیروهای استبداد همیشه می دانند که کنترل فیزیکی به تنهایی کافی نیست و باید ذهن فرد فرد مردم را در کنترل گرفت و این نشان می دهد رهایی ذهن هر فرد از جامعه نخستین و مهمترین گام رهایی جامعه است.
همیشه این نه جمع که فردیت مستقل است که دشمن استبداد است. ایدئولوژی های جمعی بر اساس دکترین های بسیاری ساخته شده اند که جهان را بر اساس مذهب، باورها، نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و دهها عامل جدا کننده انسانها در دنیای بیرون تقسیم می کنند و درست به همین دلیل فارغ از عنوان ایدئولوژی یک اصل در مورد تمام آنها صادق است و آن این است که بنیاد هر ایدئولوژی بر نفرت و ترس استوار است و پیروان این ایدئولوژی های جمعی بی آنکه بدانند به دلیل نفرت از چیزی، کسی، نظامی سیاسی و باور ایدئولوژیک و یا حتی هراس از تنهایی و در برابر باورهای عمومی ایستادن جذب این ایدئولوژی ها می شوند.
حتی فردگرایی دنیای مدرن که با مصرف گرایی تحت حمایت کپیتالیسم در جهان غرب توسعه یافته است خود ایدئولوژی دیگری است که فردیت حقیقی را در جهان ما به نابودی کشانده است. جایی که ما خویشتن Self را در پای منیت پر از خواسته های بیرونی Egoism قربانی می کنیم. جایی که همه ما تنها همان چیزی را میخواهیم که همه دیگر اعضای گله Herd می خواهند.
فرایند فردیت اگزیستنسیال Individuation فردگرایی Individualism نیست. زیرا تمرکز فردگرایی مصرف گرای کپیتالیسم بر exterior بیرون است (مصرف، آزادی سیاسی و اقتصادی) و تمرکز بیداری اگزیستانسیال بر interior درون است.
فردیت بزرگترین شهامت زندگی است و این شهامت نیرویی حتی بزرگتر از شجاعانه در برابر تانک ایستادن را در خود نهفته دارد. نیرویی که به ما امکان می دهد که از ظرفیت حق انتخاب آزاد در زندگی خود بالاترین بهره را بگیریم و این با شکوه ترین وجه حیات انسانی است. نیرویی که می تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد و آینده را از گذشته جدا سازد.
در پایان مایلم صحنه ای زیبا از فیلم انجمن شاعران مرده Dead Poets Society را با شما شریک شوم . در این صحنه رابین ویلیامز نقش معلم آزاد اندیش و شجاعی به نام جان کیتینگ John Keating که زندگی دانشجویانش را متحول کرده است بازی می کند. او که بر اساس نامه ای که همه دانشجویان تحت فشار امضا کرده اند از مدرسه اخراج شده و به کلاس می رود تا پس از جمع کردن وسایلش مدرسه را ترک کند. در این صحنه که همه دانش آموزان تحت استبداد و خفقان از ترس و شرم سر به زیر دارند یکی از دانش آموزان (تاد) بلند می شود و روی میز می ایستد و با به چالش کشیدن خفقان و استبداد حقیقت را می گوید
ادامه دارد
۹.۴k
۰۱ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.