ایلومیناتی ها یک ماسونی هستند (در رده ی شورای سینزده تاجد
ایلومیناتی ها یک ماسونی هستند (در رده ی شورای سینزده تاجدار) با انشعاب از فراماسونری هستند و همان روشن ضمیر های فراماسونی همان ایلومیناتی ها هستند و معبد ست حضور افتخار فراماسونی های روشن ضمیر آنهم از بین روشن ضمیرها درجات سری بالای آنان هستند که یعنی معبد ست به ایلومیناتی و ایلومیناتی به فراماسونی رابطه دارد و معبد ست با ابلیس رابطه ی ملموس دارد پس رابطه ی بین شاه جهان و شاه حقیقی تاریکی (لوسیفر) از میانجی معبد ست ویا شیطان پرستان راه چپ (شیطان پرستان معتقد و واقعی) است پس ابلیس است که بدین چنین دارد بر دنیا سلطه می راند اما راه حل این است که ما به نعمت آزادی انتخابی که خدا داده (حتی توسط آن نعمت شیطان سوء استفاده کرده و سلطه بر دنیا یافته) بهره ببریم و انتظار مکتب اعتراض را به واقعیت برسانیم. پس مسئله در هرم ماسونی اینجا است که شکی نیست همه ی هرم توسط ماسون ها مدیریت سلطه می شوند اما می توانیم بگویم همه ی هرم توسط ایلومیناتی ها مدیریت سلطه می شود ویا می توانیم بگویم همه ی هرم توسط معبد ست و توسط شیطان پرستان راه چپ مدیریت سلطه می شود. بد چون بد است فریبگر و دورو هم است و به خاطر همین می تواند بدان با اینکه اقلیتی بیش نیستند سلطه مادی و دنیایی بر دنیا پیدا بکنند و خوبان اگر هوشمند نباشند و ساده لوح باشند اکثرا در انتظاراند اما مثلا انتظار اعذاب خدا یا انتظار ظهور ویا می پندارند باید همه جا بد شود تا حق برآورده برای آمدن شود درحالی که انتظار بدین معنا نیست و انتظار در اعتراض و اعراض داشتن است و کسی معترض است که نه عینا شاکی باشد بلکه قدمی برای مقابله با دشمنان و قدمی برای صلاح حق بردارد. این هوشمندی برای حق لازم است و حق می تواند مصلح باشد و بماند در همان حال هوشمند هم باشد. بدانیم که معبد ست ساخت امروز گرایش شیطان پرستان چپ است (تنها شیطان پرستی چپ آنهم از آن معبد ست است که با ابلیس رابطه ی ملموس دارد) وگرنه هر راهی غیر اسلام گمراهی است و شیطانی است اما آنکه با خود شیطان خاص رابطه دارد شیطان پرستی چپ است و این است که اینان با اجنه شرور و شیاطین و ابلیس رابطه دارند و اینان بر ایلومیناتی و ایلومیناتی بر فراماسونی است و جنگ ها و فساد ها و مشکلات در جهان از قابیل تا کنون زیر اعمال قدرت شیطان پرستان چپ برای اجرای خط ابلیس است و اینان نمی گذارند جهان نه تنها باطن آگاهی و حق محوری داشته باشد بلکه روی صلح و صفا هم ببیند و اینان دشمن درجه اول ادیان به خصوص اسلام هستند و حق را بیشتر از فرزندانشان می شناسند و اینان می دانند که حق همان اسلام (ناب) است اما اینان مسئله را همچون سیاست می دانند که برای سیاست منافعشان حتی بر حق بیشتر می ارزد و اینان دنبال این هستند که منافعشان باقی بماند به هر راهی که شده است چه از راه صلح نما و دموکراسی باشد چه از راه جنگ و فساد باشد و اینان دیدشان و بصیرتشان ضعیف است و فقط خود را می بینند و اینان همه چیز را در منافع می بینند نه منافع در راه ارزش ها.شیطانگراها به یک موجودیت فوقبشری به نام ست (پادشاه حقیقی تاریکی و نام خداوند مرگ و عالم اموات در مصر باستان است “اعتقاد” دارند. ست در مصر باستان خدای خشونت و بینظمی بود که عاقبت با نام خدای تاریکی به دشمنی با خدایان دیگر مصر پرداخت. به عبارت دیگر، ست “شیطانپرست اصلی است: ‘ خدایی’ علیه همهی خدایان دروغین و ذهنی انسان” در پندار و نظر آنان است و اینان پایه خاص سلطه بر دنیا اند و دولت سایه ی خاص جهانی همینان هستند. تنها دلیل گمراهی ابلیس دنده ی لج و سماجت داشتن با خدا است حتی اگر اسم لج و سماجتش را ثابت قدمی و اسم ثابت قدمی را تعصب بگذارد. البته شیاطین درونی به دروغ بودن خود واقف است اما در رو تا می تواند دورو است به خاطر همین شیاطین می دانند دروغ می گویند (نه فقط اشتباه بکنند) و دورو و تظاهر به خوبی در رو تا می توانند هستند. ابلیس رابطه ملموس با معبد ست دارد و اینان ابلیس را خدایی واقعی و هر خدایی غیر ابلیس را ساخت و پرداخته ذهن می داند و او را پادشاه حقیقی تاریکی دانسته و اصلا ذهنیت همه موارد آنان در همه موارد دنیا در حال اجرا و پرداختن است. ابلیس از راه شیطان پرستی طریقه چپ که رهبر آن معبد ست است که شیطان پرستی اصلی است سلطه پوشالی بر دولت سایه جهان دنیا تا قبل از ظهور دارد.
۲۲.۹k
۱۹ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.