تاریخ کوتاه ایران و جهان-640
تاریخ کوتاه ایران و جهان-640
__________________________________________
در سال 498 ز. {زادروزی}(میلادی) ، «حارث چهارم» ، پادشاه «غسسان فرازی (شمالی)» ؛ به «عمرو ابن قیس» ، که پادشاه «غسسان پدفرازی (جنوبی)» بود ، تاخت ؛ و بر او چیره شد ، و دوباره ، «غسسان یکپارچه» را پدید آورد (1) ؛ ولی «آناستاسیوس» ، امپراتور «روم خاوری» ، پس از این پیروزی «حارث چهارم» ؛ با تاختن به آداک (جزیرهء) «یوتابه» {«تیران» کنونی} ، دوباره آنرا به زیر فرمان خود درآورد ؛ ولی پس از چندی ، به مردم آداک «یوتابه» ، تا اندازه ای خودگردانی داد (1).
یادآوری = همانجور که پیش از این ، در «افزودهء ویرایش سوم تاریخ کوتاه ایران و جهان-608» (2) گفته ام ؛ امپراتور «لئوی یکم» ، دارایش (مالکیت) آداک (جزیرهء) «یوتابه» {«تیران» امروز} را به «عمرو ابن قیس» داد ؛ و سپس «عمرو ابن قیس» ، پیماننامهء «فرمانبری غسسان پدفرازی (جنوبی) از روم خاوری» را دستینه (امضا) کرد (1) . ««عمرو ابن قیس» ، پس از بازگشت از کنستانتینوپل ، برپایهء پیماننامهء «فرمانبری غسسان پدفرازی (جنوبی) از روم خاوری» ، «همایه رس» (مالیات) گرفتن از کشتی های «نا رومی» (غیر رومی) گذرکننده از «تنگهء یوتابه» را آغاز کرد و پس از چندی ، پول فراوانی را از این راه بدست آورد ؛ و با این پول ، بسیاری از دشواری های (مشکلات) «غسسان پدفرازی (جنوبی)» را از میان برداشت. گویا در همین گذار (سفر) به کنستانتینوپل ، «عمرو ابن قیس» مسیحی شد و دینشاخهء (مذهب) مسیحی «سه بن گرای تک سرشت گرایانه (مونوفیزیست)» را پذیرفت (1).
در پایان باید بیافزایم که «یمنی تبارها» ، همانجور که بارها گفته ام ، «عرب» نیستند ؛ و تا پیش از قلمروگستری بزرگ «عرب ها» در سال های 632 تا 650 زادروزی (میلادی) ، دارای زبان پیشرفته و ویژهء خودشان بوده اند . پس از «عرب زبان» شدن «یمنی تبارها» در سده های هفتم و هشتم زادروزی ، همهء نامهای «یمنی» ، به نامهای «عربی» دگرش یافتند (تبدیل شدند) . پس اگر می بینید که پادشاهان «یمن باستان» دارای نامهای «عربی» هستند ، دچار سردرگمی نشوید.
(1) http://www.almuslih.com/Library/Shahid,%20I%20-%20Byzantium%20and%20the%20Arabs.pdf
(2) http://wisgoon.com/pin/27456640/
__________________________________________
در سال 498 ز. {زادروزی}(میلادی) ، «حارث چهارم» ، پادشاه «غسسان فرازی (شمالی)» ؛ به «عمرو ابن قیس» ، که پادشاه «غسسان پدفرازی (جنوبی)» بود ، تاخت ؛ و بر او چیره شد ، و دوباره ، «غسسان یکپارچه» را پدید آورد (1) ؛ ولی «آناستاسیوس» ، امپراتور «روم خاوری» ، پس از این پیروزی «حارث چهارم» ؛ با تاختن به آداک (جزیرهء) «یوتابه» {«تیران» کنونی} ، دوباره آنرا به زیر فرمان خود درآورد ؛ ولی پس از چندی ، به مردم آداک «یوتابه» ، تا اندازه ای خودگردانی داد (1).
یادآوری = همانجور که پیش از این ، در «افزودهء ویرایش سوم تاریخ کوتاه ایران و جهان-608» (2) گفته ام ؛ امپراتور «لئوی یکم» ، دارایش (مالکیت) آداک (جزیرهء) «یوتابه» {«تیران» امروز} را به «عمرو ابن قیس» داد ؛ و سپس «عمرو ابن قیس» ، پیماننامهء «فرمانبری غسسان پدفرازی (جنوبی) از روم خاوری» را دستینه (امضا) کرد (1) . ««عمرو ابن قیس» ، پس از بازگشت از کنستانتینوپل ، برپایهء پیماننامهء «فرمانبری غسسان پدفرازی (جنوبی) از روم خاوری» ، «همایه رس» (مالیات) گرفتن از کشتی های «نا رومی» (غیر رومی) گذرکننده از «تنگهء یوتابه» را آغاز کرد و پس از چندی ، پول فراوانی را از این راه بدست آورد ؛ و با این پول ، بسیاری از دشواری های (مشکلات) «غسسان پدفرازی (جنوبی)» را از میان برداشت. گویا در همین گذار (سفر) به کنستانتینوپل ، «عمرو ابن قیس» مسیحی شد و دینشاخهء (مذهب) مسیحی «سه بن گرای تک سرشت گرایانه (مونوفیزیست)» را پذیرفت (1).
در پایان باید بیافزایم که «یمنی تبارها» ، همانجور که بارها گفته ام ، «عرب» نیستند ؛ و تا پیش از قلمروگستری بزرگ «عرب ها» در سال های 632 تا 650 زادروزی (میلادی) ، دارای زبان پیشرفته و ویژهء خودشان بوده اند . پس از «عرب زبان» شدن «یمنی تبارها» در سده های هفتم و هشتم زادروزی ، همهء نامهای «یمنی» ، به نامهای «عربی» دگرش یافتند (تبدیل شدند) . پس اگر می بینید که پادشاهان «یمن باستان» دارای نامهای «عربی» هستند ، دچار سردرگمی نشوید.
(1) http://www.almuslih.com/Library/Shahid,%20I%20-%20Byzantium%20and%20the%20Arabs.pdf
(2) http://wisgoon.com/pin/27456640/
۲.۳k
۱۸ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.