مسابقات قهرمانی74 کیلو باشگاهها بود. ابراهیم همه حریفان ر
مسابقات قهرمانی74 کیلو باشگاهها بود. ابراهیم همه حریفان را یکی پس از
دیگری شکست داد و به نیمه نهائی رسید. آن سال ابراهیم خیلی خوب تمرین
کرده بود. اکثر حریفها را با اقتدار شکست داد.
اگر این مســابقه را میزد حتمًا در فینال قهرمان میشــد. اما در نیمه نهائی
خیلی بد کشتی گرفت. باالخره با یک امتیاز بازی را واگذار کرد!
آن ســال ابراهیم مقام سوم را کســب کرد. اما سالها بعد، همان پسری که
حریف نیمه نهائی ابراهیم بود را دیدم. آمده بود به ابراهیم سر بزند.
آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهیم تعریف میکــرد. همه ما هم گوش
میکردیم.
تا اینکه رســید به ماجرای آشــنائی خودش با ابراهیم و گفت: آشنائی ما بر
میگردد به نیمه نهائی کشتی باشگاهها در وزن 74 کیلو، قرار بود من با ابراهیم
کشتی بگیرم.
اما هر چه خواست آن ماجرا را تعریف کند ابراهیم بحث را عوض میکرد!
آخر هم نگذاشــت که ماجرا تعریف شود! روز بعد همان آقا را دیدم وگفتم:
اگه میشه قضیه کشتی خودتان را تعریف کنید.
او هم نگاهی به من کرد. نََفس عمیقی کشــید وگفت: آن سال من در نیمه
نهائی حریف ابراهیم شدم. اما یکی از پاهایم شدیدًا آسیب دید.
دیگری شکست داد و به نیمه نهائی رسید. آن سال ابراهیم خیلی خوب تمرین
کرده بود. اکثر حریفها را با اقتدار شکست داد.
اگر این مســابقه را میزد حتمًا در فینال قهرمان میشــد. اما در نیمه نهائی
خیلی بد کشتی گرفت. باالخره با یک امتیاز بازی را واگذار کرد!
آن ســال ابراهیم مقام سوم را کســب کرد. اما سالها بعد، همان پسری که
حریف نیمه نهائی ابراهیم بود را دیدم. آمده بود به ابراهیم سر بزند.
آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهیم تعریف میکــرد. همه ما هم گوش
میکردیم.
تا اینکه رســید به ماجرای آشــنائی خودش با ابراهیم و گفت: آشنائی ما بر
میگردد به نیمه نهائی کشتی باشگاهها در وزن 74 کیلو، قرار بود من با ابراهیم
کشتی بگیرم.
اما هر چه خواست آن ماجرا را تعریف کند ابراهیم بحث را عوض میکرد!
آخر هم نگذاشــت که ماجرا تعریف شود! روز بعد همان آقا را دیدم وگفتم:
اگه میشه قضیه کشتی خودتان را تعریف کنید.
او هم نگاهی به من کرد. نََفس عمیقی کشــید وگفت: آن سال من در نیمه
نهائی حریف ابراهیم شدم. اما یکی از پاهایم شدیدًا آسیب دید.
۱.۳k
۱۵ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.