این بار حصار کلمات را می شکنم
این بار حصار کلمات را میشکنم
و دلم را به قاصدکهای آواره میسپارم.
برای از تو گفتن نیازی به کلام نیست.
از تو که بگویم
اشکی بیبهانه از آسمان چشمهایم میبارد.
واژهها در رگ سخنم میجوشد
و جملات در نوک قلم به رقص در میآیند و مینگارد،
مینویسد از غم و از دل تنگیها
و این که هنوز دوستت دارم...
و دلم را به قاصدکهای آواره میسپارم.
برای از تو گفتن نیازی به کلام نیست.
از تو که بگویم
اشکی بیبهانه از آسمان چشمهایم میبارد.
واژهها در رگ سخنم میجوشد
و جملات در نوک قلم به رقص در میآیند و مینگارد،
مینویسد از غم و از دل تنگیها
و این که هنوز دوستت دارم...
۱.۴k
۱۵ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.