( (فذکرت أحقاد علی و ولوعه فی دماء صنادید العرب، و کید مح

( (فذکرت أحقاد علی و ولوعه فی دماء صنادید العرب، و کید محمد و سحره، فرکلت الباب و قد ألصقت أحشاءها بالباب تترسه، و سمعتها و قد صرخت صرخة حسبتها قد جعلت أعلی المدینة أسفلها، و قالت: یا أبتاه! یا رسول الله! هکذا کان یفعل بحبیبتک و ابنتک، آه یا فضة! إلیک فخذینی فقد و الله قتل ما فی أحشائی من حمل، و سمعتها تمخض وهی مستندة إلی الجدار، فدفعت الباب و دخلت) ) [۱] عمر می‌گوید: (آنگاه که به خانه فاطمه آمدم) کینه‌های علی و ولع او را به خون بزرگان عرب و حیله و سحر محمد را به یاد آوردم. لذا لگد به در زدم در حالیکه فاطمه (سلام الله علیها) خود را به درب خانه چسبانده بود و با کمک در از جنینش محافظت می‌کرد. او فریادی کشید که گمان کردم مدینه را زیر و رو کرد و گفت: «ای پدر یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) آیا قبلا هم با حبیبه تو و دخترت چنین می‌کردند؟ آه ای فضه مرا دریاب که فرزندم را کشتند. »
----------
[۱]: ۱ طرف من الأنباء و المناقب/ ۳۹۵، بحارالأنوار (ط - بیروت) ۳۰/۲۹۴. #کلام_فقیه #روزشمار_شهادت_رسول_اکرم_صل_الله_علیه #قضاوت_باوجدان_بیدارشما #خطبه_غدیر #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است #از_سقیفه_تا_ولایت #اهل_سنت_کمی_تَأَمُل_کنن #غدیری_ام_سقیفه_ای_نیستم. #شهادت #برائت #محسنیه #شعیه #ظلمت #نور #مناظره #اهل_بیت #دعای_فرج #ظهور #غدیر #سقیفه #وحدت #بدعت #محرم #فاطمیه #تلنگر #شبهه #زیارت #رافضی #ثقلین #اربعین #دعای_فرج #لعنت_به_آنکه_پایه_گذار_غیبت_شما_شد #بر_دشمن_مرتضی_علی_لعنت #علی_علی