پارت سوم
پارت سوم
چییی اون به من گفت کوچولو از حرص خون خونمو میخورد...😠 😠 😠
_من این کارو انجام میدم بابابزرگ😄 😄 😄
حالا نوبت اون بود که حرص بخوره 😂
_ولی بازم جدی شدو گفت :خانوادت اجازه میدن تا دیر وقت سر کار باشی...
_سرمو پایین انداختم و با ناراحتی ک تو صدام بود گفتم :پدرو مادرم فوت شدن..😔 😔
_با ناراحتی بهم نگاه کردو گفت:خدارحمتشون کنه..
_ممنون
_داداش یا خواهری نداری؟
_نه تنهام...
_باش پس از فردا کارتو شروع کن از ساعت هفت بیا سر کار...
_امم.. میگم..
_چیه چیزی شده ؟
_خوب من..راستش جایی و ندارم که بمونم بعد اینکه خونمون اتیش گرفت من پیش دوستم زندگی میکردم..اونم رفته پیش خانوادش😔 😔
_یعنی میخوای اینجا بمونی؟؟
_اگه اجازه بدین قول میدم فضولی نکنم...
_باشه قبوله ولی یه شرطایی هم داره...😎 😎
_باشه هر چی هست قبوله..😤 😤
_باید سرت تو کار خودت باشه..فضولی ممنوع..و هروز صبح منو بیدار میکنی..لباسامو اتو میزنی..و بقیه کارای خونه...😄
_باشه قبوله..😭
_راسی کوچولو اسمت چیه؟؟
این بااااااز به من گفت کوچولو😡 😡 😡
_اسمم نفس هست بابابزرگ اسم شما چیه؟؟😎 😎
_آرمان.. من میرم بخوابم ساعت هفت بیدارم کن لباسامم اتو کن😄 😄
_چه خبره ساعت هفت مگه خروس این محله هستی ک اینقد زود بیدار میشی من عمرا ساعت هفت بیدار شم...😭 😭 😭 (مطمئنم ایندفعه بیرونم میگه ولی هیچی نگفت بهم🤐 )
_من میگم نمیتونی از پس این کار بر بیای بگو
باشه..فردا ساعت هفت صدام میزنی لباسامم اتو میکنی..😄 😄
پسره گودزیلا زشت بی ریخت رفت بخوابه آخه من من کی ساعت هفت بیدارم شدم ک فردا بیدار شم....😭 😭 😭 😭
چییی اون به من گفت کوچولو از حرص خون خونمو میخورد...😠 😠 😠
_من این کارو انجام میدم بابابزرگ😄 😄 😄
حالا نوبت اون بود که حرص بخوره 😂
_ولی بازم جدی شدو گفت :خانوادت اجازه میدن تا دیر وقت سر کار باشی...
_سرمو پایین انداختم و با ناراحتی ک تو صدام بود گفتم :پدرو مادرم فوت شدن..😔 😔
_با ناراحتی بهم نگاه کردو گفت:خدارحمتشون کنه..
_ممنون
_داداش یا خواهری نداری؟
_نه تنهام...
_باش پس از فردا کارتو شروع کن از ساعت هفت بیا سر کار...
_امم.. میگم..
_چیه چیزی شده ؟
_خوب من..راستش جایی و ندارم که بمونم بعد اینکه خونمون اتیش گرفت من پیش دوستم زندگی میکردم..اونم رفته پیش خانوادش😔 😔
_یعنی میخوای اینجا بمونی؟؟
_اگه اجازه بدین قول میدم فضولی نکنم...
_باشه قبوله ولی یه شرطایی هم داره...😎 😎
_باشه هر چی هست قبوله..😤 😤
_باید سرت تو کار خودت باشه..فضولی ممنوع..و هروز صبح منو بیدار میکنی..لباسامو اتو میزنی..و بقیه کارای خونه...😄
_باشه قبوله..😭
_راسی کوچولو اسمت چیه؟؟
این بااااااز به من گفت کوچولو😡 😡 😡
_اسمم نفس هست بابابزرگ اسم شما چیه؟؟😎 😎
_آرمان.. من میرم بخوابم ساعت هفت بیدارم کن لباسامم اتو کن😄 😄
_چه خبره ساعت هفت مگه خروس این محله هستی ک اینقد زود بیدار میشی من عمرا ساعت هفت بیدار شم...😭 😭 😭 (مطمئنم ایندفعه بیرونم میگه ولی هیچی نگفت بهم🤐 )
_من میگم نمیتونی از پس این کار بر بیای بگو
باشه..فردا ساعت هفت صدام میزنی لباسامم اتو میکنی..😄 😄
پسره گودزیلا زشت بی ریخت رفت بخوابه آخه من من کی ساعت هفت بیدارم شدم ک فردا بیدار شم....😭 😭 😭 😭
۳.۴k
۲۷ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.