در مقطع فوق لیسانس استادی داشتیم
در مقطع فوقلیسانس استادی داشتیم
که بسیار باسواد و البته بداخلاق بود.
یکی از دانشجویان که بسیار دیرفهم و
در عینحال جوانی جاهطلب بود برای
رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک
نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و
استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه
زیر بار آن نمیرفت...
من علیرغم میل باطنی به سراغ
استاد رفتم و گفتم:
ایشان پسر خوبیست و فقیر است،
پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش
دشوار است اگر میشود برای قبول
شدن کمکش کنید.
آن روز استاد حرفی زد که بعدها
عمقش را فهمیدم.
ایشان فرمود: ترکیب بیسوادی و جاهطلبی
و فقر میتواند فاجعه به پا کند، شما از
کجا میدانید که این آدم در آینده به
پست و مقام مهمی نرسد،
بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.
که بسیار باسواد و البته بداخلاق بود.
یکی از دانشجویان که بسیار دیرفهم و
در عینحال جوانی جاهطلب بود برای
رسیدن به مقطع پایان نامه نیاز به یک
نمره ارفاق از درس آن استاد داشت و
استاد سالخوردۀ ما هم به هیچ وجه
زیر بار آن نمیرفت...
من علیرغم میل باطنی به سراغ
استاد رفتم و گفتم:
ایشان پسر خوبیست و فقیر است،
پرداختن اجارۀ منزل در اینجا برایش
دشوار است اگر میشود برای قبول
شدن کمکش کنید.
آن روز استاد حرفی زد که بعدها
عمقش را فهمیدم.
ایشان فرمود: ترکیب بیسوادی و جاهطلبی
و فقر میتواند فاجعه به پا کند، شما از
کجا میدانید که این آدم در آینده به
پست و مقام مهمی نرسد،
بگذار تو و من عامل این فاجعه نباشیم.
۹۱۸
۲۵ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.