نمی شناسمت...
#نمی شناسمت...
در کوچه های محلـّه مان
در راه مدرسه
در شبهای عروسی
در جشنهای مدرسه
درپیاده روهای شهرمان
در صف سینمای “سنگام”
در شبهای مهتابی
در مستی و هوشیاری
در غمهای زرد پائیز
در سرخوشی های بهاری
در بارونبار زمستانهای بندر
در بیابان ، در خانه
در بولوار شهر
در باغهای همیشه بهار ” ایسین ”
در نارنجستانهای ” میناب ”
در بیداری ، در خواب
در رویاها و خاطرات
همیشه و همه جا تو را جستجو کردم
اما هنوز هم نتوانستم پیدایت کنم . آه !
کاشکی میدانستم
تو که و چه هستی ای کاش !
#ابراهیم_منصفی #نیمای_جنوب
در کوچه های محلـّه مان
در راه مدرسه
در شبهای عروسی
در جشنهای مدرسه
درپیاده روهای شهرمان
در صف سینمای “سنگام”
در شبهای مهتابی
در مستی و هوشیاری
در غمهای زرد پائیز
در سرخوشی های بهاری
در بارونبار زمستانهای بندر
در بیابان ، در خانه
در بولوار شهر
در باغهای همیشه بهار ” ایسین ”
در نارنجستانهای ” میناب ”
در بیداری ، در خواب
در رویاها و خاطرات
همیشه و همه جا تو را جستجو کردم
اما هنوز هم نتوانستم پیدایت کنم . آه !
کاشکی میدانستم
تو که و چه هستی ای کاش !
#ابراهیم_منصفی #نیمای_جنوب
۱۴.۳k
۱۵ مهر ۱۳۹۸