تو همانی که دلم لک زده آغوشش را
تو همانی که دلم لک زده آغوشش را
گرمی و حُرم تن و هر نفس جوشش را
من همانم که برایِ تو جوانی را داد
تو همانی که ز دل پس زده مدهوشش را
منم آن عاشق دل خسته که پیگیر تو است
فکر صد دلهره پر کرده سر و گوشش را
تو همانی که دلت رفت پِیِ یار دگر
سفت هم بست دو دستی نخ پاپوشش را
من همانم که نخواهد رَوَد از یادش تو
گر چه دنیا ببرد با غم دل هوشش را
سرگشته #سهراب_عرب_زاده
گرمی و حُرم تن و هر نفس جوشش را
من همانم که برایِ تو جوانی را داد
تو همانی که ز دل پس زده مدهوشش را
منم آن عاشق دل خسته که پیگیر تو است
فکر صد دلهره پر کرده سر و گوشش را
تو همانی که دلت رفت پِیِ یار دگر
سفت هم بست دو دستی نخ پاپوشش را
من همانم که نخواهد رَوَد از یادش تو
گر چه دنیا ببرد با غم دل هوشش را
سرگشته #سهراب_عرب_زاده
۷۹۹
۲۷ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.