دانلود رمان نخل خشکیده داستان این رمان ترسناک است روی صند
دانلود رمان نخل خشکیده داستان این رمان ترسناک است روی صندلی توی حیاط نشستم. به بابا که داشت باغچه ی کوچیکمون رو آب می داد نگاه کردم. عاشق گل های شاه پسند مادربزرگم بود. شش ماه از بازنشستگیش گذشته بود، هیچ وقت بیکار نبود.
https://www.1roman.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%ae%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%af%d9%87/
https://www.1roman.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%ae%d9%84-%d8%ae%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%af%d9%87/
۷.۲k
۰۲ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.