زنِ عاشقانه هایمان من بودم...
زنِ عاشقانه هایمان من بودم...
من باید ناز میکردم و با یک اخمم دنیا ریخته میشد به پایم،
من باید دوستت دارم میشنیدم و جواب میدادم من هم همینطور،
من باید بوسیده میشدم،
من باید نوازش میشدم...
ولی من مردانه جنگیدم،
برای تمام نشدنِ این عشق،زنانگی هایم را گذاشتم زیر پا...
برای ناز هایت نیاز شدم،
و برای باز کردنِ گره ی کور میانِ ابروهایت آسمان را به زمین دوختم...
دوستت دارم گفتم
و یک بار هم من هم همینطور نشد جوابم...
نوازش کردم و نوازش نشدم،
بوسیدم و گونه هایم گرمی لبی را حس نکرد...
زن بودم و مردانه پایت ماندم،
مرد بودی و حتی زنانه هم وفادارِ این عشق نماندی... #فاطمه_جوادی
j
من باید ناز میکردم و با یک اخمم دنیا ریخته میشد به پایم،
من باید دوستت دارم میشنیدم و جواب میدادم من هم همینطور،
من باید بوسیده میشدم،
من باید نوازش میشدم...
ولی من مردانه جنگیدم،
برای تمام نشدنِ این عشق،زنانگی هایم را گذاشتم زیر پا...
برای ناز هایت نیاز شدم،
و برای باز کردنِ گره ی کور میانِ ابروهایت آسمان را به زمین دوختم...
دوستت دارم گفتم
و یک بار هم من هم همینطور نشد جوابم...
نوازش کردم و نوازش نشدم،
بوسیدم و گونه هایم گرمی لبی را حس نکرد...
زن بودم و مردانه پایت ماندم،
مرد بودی و حتی زنانه هم وفادارِ این عشق نماندی... #فاطمه_جوادی
j
۱.۱k
۱۶ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.