"سرگردون"
"سرگردون"
از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمیکه اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
تو تموم طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من اسم تو همسفرم بود
من دل شیشه ای هر جا پر شکستم که شکستم
من کوه بار غصه پر نشستم که نشستم
عشق تو از خاطرم برد که لطیفمو پیاده
تو رو فریاد زدمو خون شدم تو رگ جاده
نیزه نمباد شرجی وسط دشتو تابستون
تازیانه های رگبار توی چله زمستون
نتونستن نتونستن کینه منو بگیرن
از من خسته خسته شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا پر قصه برا گفتن
پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه از خودم جدا میبینم
خودمو پر از ترانه تو رو بیصدا میبینم
اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه دیگه نیستی
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
#داریوش اقبالی
از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو با تو صادقانه گفتم
اسمیکه اسم شبم بود با تو عاشقانه گفتم
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
تو تموم طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من اسم تو همسفرم بود
من دل شیشه ای هر جا پر شکستم که شکستم
من کوه بار غصه پر نشستم که نشستم
عشق تو از خاطرم برد که لطیفمو پیاده
تو رو فریاد زدمو خون شدم تو رگ جاده
نیزه نمباد شرجی وسط دشتو تابستون
تازیانه های رگبار توی چله زمستون
نتونستن نتونستن کینه منو بگیرن
از من خسته خسته شوق رفتنو بگیرن
حالا که رسیدم اینجا پر قصه برا گفتن
پر نیاز تو برای آه کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه از خودم جدا میبینم
خودمو پر از ترانه تو رو بیصدا میبینم
اون همیشه با محبت برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت آخه چشمات میگه دیگه نیستی
من سرگردون ساده تو رو صادق میدونستم
این برام شکسته اما تو رو عاشق میدونستم
#داریوش اقبالی
۲.۱k
۰۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.