وقتی دوست بیشعور است! (قسمتی از کتاب بیشعوری)
وقتی دوست بیشعور است! (قسمتی از کتاب بیشعوری)
«دوست بیشعوری داشتم که هر از چندی تلفن می زد تا خبرهای بد و همه چیزهایی که برایش آزاردهنده بود را به من منتقل کند...» (آلیس، دوست چند آدم بیشعور!)
هر یک از موارد زیر نشانه ی گویایی از بیشعوری دوستان است:
. از شما انتظار دارند همیشه به خاطر داشته باشید که دوستی با آن ها یک افتخار بزرگ محسوب می شود. افتخاری که باید هر هفته برای حفظ آن رنج و زحمت تازه ای تحمل کنید.
. دوستی آن ها هیچ قاعده و قانونی ندارد به جز یکی: نفعی به حال آن ها باشد. یک دوست واقعی حق ندارد به آن ها و این قانون نانوشته شان بد گمان شود!
. آن ها حق دارند که هر قاعده ای را بنا به مصالح خود تغییر دهند. شما حق ندارید.
. این حق برای آن ها محفوظ است که هر زمانی و به هر دلیلی که صلاح بدانند با شما تماس بگیرند؛ از قرض گرفتن پول تا نگه داشتن بچه هایشان و از پنهان کردن آن ها از چنگال قانون، تا گرفتن کلیدهای خانه شما. اگر یک دوست واقعی برای آن ها باشید هرگز نباید بپرسید به چه حقی این خواسته ها را دارند و البته چیزی هم نباید از آن ها طلب کنید.
. آن ها حق دارند که تمام مشکلات و بدبختی هایشان را با شما درمیان بگذارند و انتظار دارند که در نهایت ملاطفت و همدردی با آن ها برخورد کنید. مهم نیست مشکلات چی باشند، به هر حال از شما انتظار می رود که در کنار آن ها باشید و دائما به آن ها اطمینان بدهید که کاملا حق با ایشان است. اما اگر شما مشکلی داشته باشید، از شما انتظار می رود که آن را نزد خودتان نگه دارید و در چنین لحظات پراضطرابی به سراغ آن ها نروید.
. شما باید از تمامی دشمنان آن ها متنفر باشید. اگر بخواهید با کسانی که از آن ها خوششان نمی آید و یا ترکشان کرده اند دوستی کنید، پاچه تان را خواهند گرفت!
. شما باید همیشه ستایش، مهربانی، حمایت و دلگرمی به پای آن ها نثار کنید. هر چیزی که در محدوده ی ارادت و هواخواهی مطلق نگنجد، به پای سست عنصری و بی وفایی تان نوشته می شود.
. هرگز نباید به خاطر چیزی از آن ها انتقاد کنید. هرگونه بحثی درباره ی اشتباهات احتمالی آن ها، اعتماد به نفس آن ها را خدشه دار می کند و بنابراین باید از آن ها چشم پوشی کرد.
{راه حل هایی که اومده بیشتر طنزآمیزن و اصرار بر فاصله گرفتن از شخص رو دارن :| و درمان شخص رو به روانشناس سپرده}
«دوست بیشعوری داشتم که هر از چندی تلفن می زد تا خبرهای بد و همه چیزهایی که برایش آزاردهنده بود را به من منتقل کند...» (آلیس، دوست چند آدم بیشعور!)
هر یک از موارد زیر نشانه ی گویایی از بیشعوری دوستان است:
. از شما انتظار دارند همیشه به خاطر داشته باشید که دوستی با آن ها یک افتخار بزرگ محسوب می شود. افتخاری که باید هر هفته برای حفظ آن رنج و زحمت تازه ای تحمل کنید.
. دوستی آن ها هیچ قاعده و قانونی ندارد به جز یکی: نفعی به حال آن ها باشد. یک دوست واقعی حق ندارد به آن ها و این قانون نانوشته شان بد گمان شود!
. آن ها حق دارند که هر قاعده ای را بنا به مصالح خود تغییر دهند. شما حق ندارید.
. این حق برای آن ها محفوظ است که هر زمانی و به هر دلیلی که صلاح بدانند با شما تماس بگیرند؛ از قرض گرفتن پول تا نگه داشتن بچه هایشان و از پنهان کردن آن ها از چنگال قانون، تا گرفتن کلیدهای خانه شما. اگر یک دوست واقعی برای آن ها باشید هرگز نباید بپرسید به چه حقی این خواسته ها را دارند و البته چیزی هم نباید از آن ها طلب کنید.
. آن ها حق دارند که تمام مشکلات و بدبختی هایشان را با شما درمیان بگذارند و انتظار دارند که در نهایت ملاطفت و همدردی با آن ها برخورد کنید. مهم نیست مشکلات چی باشند، به هر حال از شما انتظار می رود که در کنار آن ها باشید و دائما به آن ها اطمینان بدهید که کاملا حق با ایشان است. اما اگر شما مشکلی داشته باشید، از شما انتظار می رود که آن را نزد خودتان نگه دارید و در چنین لحظات پراضطرابی به سراغ آن ها نروید.
. شما باید از تمامی دشمنان آن ها متنفر باشید. اگر بخواهید با کسانی که از آن ها خوششان نمی آید و یا ترکشان کرده اند دوستی کنید، پاچه تان را خواهند گرفت!
. شما باید همیشه ستایش، مهربانی، حمایت و دلگرمی به پای آن ها نثار کنید. هر چیزی که در محدوده ی ارادت و هواخواهی مطلق نگنجد، به پای سست عنصری و بی وفایی تان نوشته می شود.
. هرگز نباید به خاطر چیزی از آن ها انتقاد کنید. هرگونه بحثی درباره ی اشتباهات احتمالی آن ها، اعتماد به نفس آن ها را خدشه دار می کند و بنابراین باید از آن ها چشم پوشی کرد.
{راه حل هایی که اومده بیشتر طنزآمیزن و اصرار بر فاصله گرفتن از شخص رو دارن :| و درمان شخص رو به روانشناس سپرده}
۵.۲k
۱۸ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.