تو روز شهادت درسته عزاداری ثواب داره ولی بیاید یه کاری بک
تو روز شهادت درسته عزاداری ثواب داره ولی بیاید یه کاری بکنیم اون دنیا رومون بشه بگیم مسلمونیم تا ببرنمون بهشت یکی از اون کارا اینکه به سفارشاتشون عمل کنیم اگه حوصله ندارید حدیث پیدا کنید من براتون کپی کردم چهل تا حدیث از امام موسی کاظم هرکی حداقل به سه تاش عمل کنه انشالله اون دنیا همنشین دوازده امام بشه این دنیام به هرچی می خواد به خیر خوبی برسه
. قَالَ علیهالسلام: یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ. (کافی، جلد۲، صفحه۶۱)
فرمود: بر آن کس که از جانب خدا خرد ورزد [و عقلش به فرمان حق باشد] سزاست که خدا را در روزیرسانی کندکار نپندارد و او را در قضایش متّهم نسازد [و بر او گمان بد نبرد].
۲. وَ قَالَ رَجُلٌ سَأَلْتُهُ عَنِ الْیقِینِ فَقَالَ علیهالسلام یتَوَکلُ عَلَی اللَّهِ وَ یسَلِّمُ لِلَّهِ وَ یرْضَی بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ یفَوِّضُ إِلَی اللَّهِ.(بحارالانوار،جلد۷۵، صفحه ۳۱۹)
مردی گفت: از امام کاظم علیهالسلام در مورد یقین پرسیدم، فرمود: بر خدا توکل کند و فرمانبردار خدا باشد و به قضا و خواسته الهی راضی باشد و [کار خویش را] به خدا بسپارد.
۳. قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یحْیی کتَبْتُ إِلَیهِ فِی دُعَاءٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ مُنْتَهَی عِلْمِهِ فَکتَبَ علیهالسلام لَا تَقُولَنَّ مُنْتَهَی عِلْمِهِ فَإِنَّهُ لَیسَ لِعِلْمِهِ مُنْتَهًی وَ لَکنْ قُلْ مُنْتَهَی رِضَاهُ.(کافی، جلد۱، صفحه۱۰۷)
عبداللَّهبنیحیی گفت: در دعایی به امام کاظم علیهالسلام نوشتم: «سپاس خدای را به نهایت علم او». امام علیهالسلام [در جواب] نوشت: نباید بگویی: «به نهایت علم او»؛ چراکه برای علم خداوند نهایتی نیست، ولی بگو: به نهایت خشنودی او.
۴. سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ فَقَالَ علیهالسلام إِنَّ لِکلَامِک وَجْهَینِ فَإِنْ کنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِینَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِی یؤَدِّی مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ الْبَخِیلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ وَ إِنْ کنْتَ تَعْنِی الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَی وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاک أَعْطَاک مَا لَیسَ لَک وَ إِنْ مَنَعَک مَنَعَک مَا لَیسَ لَک.(کافی، جلد۴، صفحه۳۹)
مردی از امام کاظم علیهالسلام درباره [معنی] جواد پرسید. امام علیهالسلام فرمود: سخن تو دو صورت دارد. اگر درباره آفریدگان میپرسی، بهدرستی که جواد و بخشنده کسی است که آنچه خداوند بر او واجب نموده را ادا کند و بخیل کسی است که از ادای آنچه خداوند بر او واجب نموده مضایقه کند. ولی اگر مقصود تو آفریدگار است، او اگر عطا کند جواد و بخشنده است و اگر مضایقه کند [نیز] جواد و بخشنده است؛ زیرا او اگر به تو عطا کند، آنچه را که برای تو نیست عطا نموده و اگر مضایقه کند، آنچه را که برای تو نیست مضایقه نموده است.
۵. قَالَ علیهالسلام لِبَعْضِ شِیعَتِهِ: أَی فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ فِیهِ هَلَاکک فَإِنَّ فِیهِ نَجَاتَک أَی فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ کانَ فِیهِ نَجَاتُک فَإِنَّ فِیهِ هَلَاکک.(تحف العقول، صفحه۴۰۸)
به یکی از شیعیان خویش فرمود: ای فلانی! از خدا پروا دار و حق را بگو هر چند هلاکت تو در آن باشد که بیگمان نجات تو در آن است. ای فلان! از خدا، پروا دار و باطل را ترک کن هر چند نجات تو در آن باشد که بیگمان هلاکت تو در آن است.
۶. قَالَ علیهالسلام: إِیاک أَنْ تَمْنَعَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَیهِ فِی مَعْصِیةِ اللَّهِ.(بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: بپرهیز از اینکه در راه طاعت خدا از دارایی خویش مضایقه کنی، که دو برابرش را در نافرمانی خدا خرج کنی.
۷. قَالَ علیهالسلام: الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.( بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود.
۸. قَالَ علیهالسلام عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ: إِنَّ شَیئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِیقٌ أَنْ یزْهَدَ فِی أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَیئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِیقٌ أَنْ یخَافَ آخِرُهُ.(تحف العقول، صفحه۴۰۸)
بر سر قبری حضور یافت و فرمود: بهراستی، چیزی که پایانش این باشد سزاست که از ابتدایش مورد بیعلاقگی قرار گیرد و چیزی که ابتدایش این است سزاست که از پایانش بیمناک باشند.
۹. قَالَ علیهالسلام: اشْتَدَّتْ مَئُونَةُ الدُّنْیا وَ الدِّینِ فَأَمَّا مَئُونَةُ الدُّنْیا فَإِنَّک لَا تَمُدُّ یدَک إِلَی شَیءٍ مِنْهَا إِلَّا وَجَدْتَ فَاجِراً قَدْ سَبَقَک إِلَیهِ وَ أَمَّا مَئُونَةُ الْآخِرَةِ فَإ
. قَالَ علیهالسلام: یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ. (کافی، جلد۲، صفحه۶۱)
فرمود: بر آن کس که از جانب خدا خرد ورزد [و عقلش به فرمان حق باشد] سزاست که خدا را در روزیرسانی کندکار نپندارد و او را در قضایش متّهم نسازد [و بر او گمان بد نبرد].
۲. وَ قَالَ رَجُلٌ سَأَلْتُهُ عَنِ الْیقِینِ فَقَالَ علیهالسلام یتَوَکلُ عَلَی اللَّهِ وَ یسَلِّمُ لِلَّهِ وَ یرْضَی بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ یفَوِّضُ إِلَی اللَّهِ.(بحارالانوار،جلد۷۵، صفحه ۳۱۹)
مردی گفت: از امام کاظم علیهالسلام در مورد یقین پرسیدم، فرمود: بر خدا توکل کند و فرمانبردار خدا باشد و به قضا و خواسته الهی راضی باشد و [کار خویش را] به خدا بسپارد.
۳. قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یحْیی کتَبْتُ إِلَیهِ فِی دُعَاءٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ مُنْتَهَی عِلْمِهِ فَکتَبَ علیهالسلام لَا تَقُولَنَّ مُنْتَهَی عِلْمِهِ فَإِنَّهُ لَیسَ لِعِلْمِهِ مُنْتَهًی وَ لَکنْ قُلْ مُنْتَهَی رِضَاهُ.(کافی، جلد۱، صفحه۱۰۷)
عبداللَّهبنیحیی گفت: در دعایی به امام کاظم علیهالسلام نوشتم: «سپاس خدای را به نهایت علم او». امام علیهالسلام [در جواب] نوشت: نباید بگویی: «به نهایت علم او»؛ چراکه برای علم خداوند نهایتی نیست، ولی بگو: به نهایت خشنودی او.
۴. سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ فَقَالَ علیهالسلام إِنَّ لِکلَامِک وَجْهَینِ فَإِنْ کنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِینَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِی یؤَدِّی مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ الْبَخِیلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ وَ إِنْ کنْتَ تَعْنِی الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَی وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاک أَعْطَاک مَا لَیسَ لَک وَ إِنْ مَنَعَک مَنَعَک مَا لَیسَ لَک.(کافی، جلد۴، صفحه۳۹)
مردی از امام کاظم علیهالسلام درباره [معنی] جواد پرسید. امام علیهالسلام فرمود: سخن تو دو صورت دارد. اگر درباره آفریدگان میپرسی، بهدرستی که جواد و بخشنده کسی است که آنچه خداوند بر او واجب نموده را ادا کند و بخیل کسی است که از ادای آنچه خداوند بر او واجب نموده مضایقه کند. ولی اگر مقصود تو آفریدگار است، او اگر عطا کند جواد و بخشنده است و اگر مضایقه کند [نیز] جواد و بخشنده است؛ زیرا او اگر به تو عطا کند، آنچه را که برای تو نیست عطا نموده و اگر مضایقه کند، آنچه را که برای تو نیست مضایقه نموده است.
۵. قَالَ علیهالسلام لِبَعْضِ شِیعَتِهِ: أَی فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ فِیهِ هَلَاکک فَإِنَّ فِیهِ نَجَاتَک أَی فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ کانَ فِیهِ نَجَاتُک فَإِنَّ فِیهِ هَلَاکک.(تحف العقول، صفحه۴۰۸)
به یکی از شیعیان خویش فرمود: ای فلانی! از خدا پروا دار و حق را بگو هر چند هلاکت تو در آن باشد که بیگمان نجات تو در آن است. ای فلان! از خدا، پروا دار و باطل را ترک کن هر چند نجات تو در آن باشد که بیگمان هلاکت تو در آن است.
۶. قَالَ علیهالسلام: إِیاک أَنْ تَمْنَعَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَیهِ فِی مَعْصِیةِ اللَّهِ.(بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: بپرهیز از اینکه در راه طاعت خدا از دارایی خویش مضایقه کنی، که دو برابرش را در نافرمانی خدا خرج کنی.
۷. قَالَ علیهالسلام: الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.( بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود.
۸. قَالَ علیهالسلام عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ: إِنَّ شَیئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِیقٌ أَنْ یزْهَدَ فِی أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَیئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِیقٌ أَنْ یخَافَ آخِرُهُ.(تحف العقول، صفحه۴۰۸)
بر سر قبری حضور یافت و فرمود: بهراستی، چیزی که پایانش این باشد سزاست که از ابتدایش مورد بیعلاقگی قرار گیرد و چیزی که ابتدایش این است سزاست که از پایانش بیمناک باشند.
۹. قَالَ علیهالسلام: اشْتَدَّتْ مَئُونَةُ الدُّنْیا وَ الدِّینِ فَأَمَّا مَئُونَةُ الدُّنْیا فَإِنَّک لَا تَمُدُّ یدَک إِلَی شَیءٍ مِنْهَا إِلَّا وَجَدْتَ فَاجِراً قَدْ سَبَقَک إِلَیهِ وَ أَمَّا مَئُونَةُ الْآخِرَةِ فَإ
۹۰.۰k
۱۲ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.