سلام رفقا✋ محمودرضا بیضایی هستم☺ ️
سلام رفقا✋ محمودرضا بیضایی هستم☺ ️
مهمان امروز شما در ویسگون 😍
سلام رفیق😊
خب شروع کنیم
18 آذر سال 1360تو تبریز به دنیا اومدم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانمو تو تبریز گذروندم دوران دبیرستان عضو پایگاه بسیج شهید بابایی شدم که یک رفیق خوب به اسم حاج بهزاد پروین قدس پیدا کردم😍 آشناییم با این رزمنده عزیز بعدها زمینه ساز آشنایی با میراث مکتوب وتصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه شد
به رشته ورزشی کاراته علاقه زیادی داشتم و از ده سالگی وارد این رشته ورزشی شدم
سال 78 دیپلم رشته علوم تجربی گرفتم📜 و بعدش عازم خدمت سربازی شدم
دوره آموزشیم تو اردکان یزد و باقی خدمت تو پادگان الزهرا(س) نیروی هوایی✈ ️ پاسداران در تبریز بودم
بعد سربازی با اختیار خودم و علاقم عضو سپاه پاسدران دراومدم😄 و بهمن ماه 82 وارد دوره افسری دانشکده امام علی(ع) سپاه شدم
ورود به دانشکده افسری باعث شد از تبریز به تهران بیام☺ ️
نام مستعارمو تو سپاه *حسین نصرتی* انتخاب کردم سال 85 از دانشکده افسری فارغ التحصیل شدم
خیلی پرتلاش بودم...حتی روز های جمعه جلساتی که تو اداره تشکیل داده بودم شرکت میکردم😄
معتقد بودم شهادت در راه خدا مزد کسانی ست که پر کار هستن😌
25اسفند 87 همزمان با تولد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) ازدواج کردم😍 💍 خیلی دختر دوست داشتم که خدا یک دختر گل 25اسفند91بهمون داد❤ ️اسمشو کوثر گذاشتیم😘
او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود.
بدلیل #علاقهفراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با #همسری فاضله از خانوادهای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد.🌷
👈 علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت. همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد. تعصب آگاهانه و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت.✌ ️
⛔ ️در ایام فتنه ۸۸ شب و روز آرام و قرار نداشت. تمام اخبار و وقایع فتنه را #رصد میکرد و در معرکه دفاع سخت از انقلاب اسلامی در ایام فتنه، چندین بار جان خود را به خطر انداخت. صاحب موضع بود و در بحثها بخوبی استدلال میکرد. میگفت این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد، میتواند جبهه مستضعفین و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت...
🌷 شهید بیضایی: اگر دعوتکننده حضرت زینب (س) باشد، سلام بر #شهادت🌷
✨ به زبان عربی تسلط کامل داشتم و آن را با لهجههای عراقی و سوری تکلم میکردم😊 و بخاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشتم😍
علاقه و عشق به ارمان جهانی امام خمینی باعث شد روحیه خاصی در من به وجود بیاد.
خلاصه سرتونو درد نیارم
با اغاز جنگ در سوریه از سال ۹۰ برای دفاع از حرم های ال الله عازم سوریه شدم.
در آخرین اعزام خود در دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بیبازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.😔
سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دیماه ۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکشهای یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض #شهادت نائل آمد.😔 😔
عاشق دخترم بودم😍 اما ازش گذشتم.از حلالش گذشتیم...
رفقا از حرامش گذشتین
دخترم همش3سالش بود که
مهمان امروز شما در ویسگون 😍
سلام رفیق😊
خب شروع کنیم
18 آذر سال 1360تو تبریز به دنیا اومدم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانمو تو تبریز گذروندم دوران دبیرستان عضو پایگاه بسیج شهید بابایی شدم که یک رفیق خوب به اسم حاج بهزاد پروین قدس پیدا کردم😍 آشناییم با این رزمنده عزیز بعدها زمینه ساز آشنایی با میراث مکتوب وتصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه شد
به رشته ورزشی کاراته علاقه زیادی داشتم و از ده سالگی وارد این رشته ورزشی شدم
سال 78 دیپلم رشته علوم تجربی گرفتم📜 و بعدش عازم خدمت سربازی شدم
دوره آموزشیم تو اردکان یزد و باقی خدمت تو پادگان الزهرا(س) نیروی هوایی✈ ️ پاسداران در تبریز بودم
بعد سربازی با اختیار خودم و علاقم عضو سپاه پاسدران دراومدم😄 و بهمن ماه 82 وارد دوره افسری دانشکده امام علی(ع) سپاه شدم
ورود به دانشکده افسری باعث شد از تبریز به تهران بیام☺ ️
نام مستعارمو تو سپاه *حسین نصرتی* انتخاب کردم سال 85 از دانشکده افسری فارغ التحصیل شدم
خیلی پرتلاش بودم...حتی روز های جمعه جلساتی که تو اداره تشکیل داده بودم شرکت میکردم😄
معتقد بودم شهادت در راه خدا مزد کسانی ست که پر کار هستن😌
25اسفند 87 همزمان با تولد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) ازدواج کردم😍 💍 خیلی دختر دوست داشتم که خدا یک دختر گل 25اسفند91بهمون داد❤ ️اسمشو کوثر گذاشتیم😘
او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود.
بدلیل #علاقهفراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با #همسری فاضله از خانوادهای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد.🌷
👈 علاقه و عشق وصف ناشدنی محمودرضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی بوجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه روزی داشت. همواره مطالعه دینی و سیاسی داشت و به اخبار و وقایع داخلی و خارجی بخصوص تحولات جهان اسلام اشراف داشت و این وقایع را تحلیل میکرد. تعصب آگاهانه و وافری به انقلاب اسلامی، رهبری و نظام داشت.✌ ️
⛔ ️در ایام فتنه ۸۸ شب و روز آرام و قرار نداشت. تمام اخبار و وقایع فتنه را #رصد میکرد و در معرکه دفاع سخت از انقلاب اسلامی در ایام فتنه، چندین بار جان خود را به خطر انداخت. صاحب موضع بود و در بحثها بخوبی استدلال میکرد. میگفت این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیت انقلاب اسلامی باشد، میتواند جبهه مستضعفین و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت...
🌷 شهید بیضایی: اگر دعوتکننده حضرت زینب (س) باشد، سلام بر #شهادت🌷
✨ به زبان عربی تسلط کامل داشتم و آن را با لهجههای عراقی و سوری تکلم میکردم😊 و بخاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشتم😍
علاقه و عشق به ارمان جهانی امام خمینی باعث شد روحیه خاصی در من به وجود بیاد.
خلاصه سرتونو درد نیارم
با اغاز جنگ در سوریه از سال ۹۰ برای دفاع از حرم های ال الله عازم سوریه شدم.
در آخرین اعزام خود در دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بیبازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.😔
سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دیماه ۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکشهای یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض #شهادت نائل آمد.😔 😔
عاشق دخترم بودم😍 اما ازش گذشتم.از حلالش گذشتیم...
رفقا از حرامش گذشتین
دخترم همش3سالش بود که
۲۰.۴k
۲۱ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.