سناریو جیمین
سناریو جیمین
خسته از سر کار برگشته بودی و مستقیم به سمت حمام رفتی میدونستی که جیمین الان خونه نمیومد و کمپانی بود رفتی با خیال راحت لباس هات رو دونه دونه از دم در خونه تا جلوی در اتاق درآوردی وقتی جلوی در اتاق بودی فقط لباس زیر تنت بود در رو باز کردی و همین طور که سرت پایین بود داشتی به طرف حمام داخل اتاق میرفتی که یهو دستی از پشت دور کمرت حلقه شد ترسیدی و خواستی جیغ بزنی که که در گوشت گفت منم عزیزم جیمین نفس راحتی کشیدی و برگشتی و مستقیم توی چشم هاش نگاه کردی و گفتی عزیزم این ساعت خونه چیکار میکنی گفت زود تر اومدم که باهم بریم بیرون
اما یکدفعه چشماش شیطون شد و گفت البته الان نظرم عوض
میخوام برم حموم تو هم داشتی میرفتی حموم نه ؟
خجالت کشیدی و یک مشت آروم به بازوش زدی که لبخند جذابی زد و لباش رو روی لبات گذاشت واروم بوسید تو هم همراهیش کردی بعد از چند مین با بی میلی از لبات دل کند و
گفت زود باش برو حموم تا کار دستت ندادم منم تا تو میای میرم میز شام رو آماده کنم
لبخندی زدی و کوتاه لباش رو بوسیدی و گفتی مرسی عشقم
و به طرف حمام رفتی
خسته از سر کار برگشته بودی و مستقیم به سمت حمام رفتی میدونستی که جیمین الان خونه نمیومد و کمپانی بود رفتی با خیال راحت لباس هات رو دونه دونه از دم در خونه تا جلوی در اتاق درآوردی وقتی جلوی در اتاق بودی فقط لباس زیر تنت بود در رو باز کردی و همین طور که سرت پایین بود داشتی به طرف حمام داخل اتاق میرفتی که یهو دستی از پشت دور کمرت حلقه شد ترسیدی و خواستی جیغ بزنی که که در گوشت گفت منم عزیزم جیمین نفس راحتی کشیدی و برگشتی و مستقیم توی چشم هاش نگاه کردی و گفتی عزیزم این ساعت خونه چیکار میکنی گفت زود تر اومدم که باهم بریم بیرون
اما یکدفعه چشماش شیطون شد و گفت البته الان نظرم عوض
میخوام برم حموم تو هم داشتی میرفتی حموم نه ؟
خجالت کشیدی و یک مشت آروم به بازوش زدی که لبخند جذابی زد و لباش رو روی لبات گذاشت واروم بوسید تو هم همراهیش کردی بعد از چند مین با بی میلی از لبات دل کند و
گفت زود باش برو حموم تا کار دستت ندادم منم تا تو میای میرم میز شام رو آماده کنم
لبخندی زدی و کوتاه لباش رو بوسیدی و گفتی مرسی عشقم
و به طرف حمام رفتی
۲۵.۸k
۲۰ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.