یک مرده رفت پیش یک ملا گفت من بچه میخوام مسلمان باشه اسمش
یک مرده رفت پیش یک ملا گفت من بچه میخوام مسلمان باشه اسمشم محمد باشه
خلاصه این مرده بچه دار شد و طبق امرش پیش رفت و بچشم بزرگ شد
محمد با لباس سفید شب جمعه رفت قبرستون برای خودش یک قبر کند و نشست قرآن خوندن
نگهبانه اومد اونو دید فرار کرد
بش گفت برگرد من محمدم
نگهبانه گفت الان اگه خدا هم بیات دیگه نمیام😂 😂 😂
خلاصه این مرده بچه دار شد و طبق امرش پیش رفت و بچشم بزرگ شد
محمد با لباس سفید شب جمعه رفت قبرستون برای خودش یک قبر کند و نشست قرآن خوندن
نگهبانه اومد اونو دید فرار کرد
بش گفت برگرد من محمدم
نگهبانه گفت الان اگه خدا هم بیات دیگه نمیام😂 😂 😂
۲۳۷
۱۲ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.