باید خودم را ببرم کمی قدم بزند
#باید خودم را ببرم کمی قدم بزند
کمی فکر کند
$دست های خسته و ناتوانش را کنج جیب های گرمش بپوشاند
#نفس های عمیق و پشت همش،نگاه کردن های به دوردستش،کمی با او حرف خواهم زد!بلکه عاقلانه تر تصمیم بگیرد در این روزگار...
#باید بگویم بیخود و بی جهت این عاشقانه های زرد و پوشالی را جدی گرفته است
باید ببرمش گوشه ای،یقه اش را بگیرم!
با زور بفهمانم که چرا این همه دلتنگی نثار قلبی میکند که هیچ جا و زمانی نصیبش نمیشود
#شاید سالها باید خودم را تنگ در آغوش بگیرم...
#خودم
کمی فکر کند
$دست های خسته و ناتوانش را کنج جیب های گرمش بپوشاند
#نفس های عمیق و پشت همش،نگاه کردن های به دوردستش،کمی با او حرف خواهم زد!بلکه عاقلانه تر تصمیم بگیرد در این روزگار...
#باید بگویم بیخود و بی جهت این عاشقانه های زرد و پوشالی را جدی گرفته است
باید ببرمش گوشه ای،یقه اش را بگیرم!
با زور بفهمانم که چرا این همه دلتنگی نثار قلبی میکند که هیچ جا و زمانی نصیبش نمیشود
#شاید سالها باید خودم را تنگ در آغوش بگیرم...
#خودم
۱.۴k
۰۱ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.