بسیجی هرکجا برود جریان ساز میشود
بسیجی هرکجا برود جریان ساز میشود
حتی دوران سربازی در پادگان شاهنشاهی!" خیلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول
آشپزخانه کرده بودندش.
ماه رمضان آمده بود و او گفته بود
هرکس بخواهد روزه بگیرد، سحری
بهش میرساند.
ولی یک هفته نشده، خبر سحری دادنها
به گوش سرلشکر ناجی رسیده بود.
او هم سرضرب خودش را رسانده بود
و دستور داده بود همهی سربازها به
خط شوند و بعد، یکی یک لیوان آب
به خوردشان داده بود که " سربازها را چه به روزه گرفتن ! "
و ابراهیم بعد از بیست و چهار ساعت
بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
با چند نفر دیگر، کف آشپزخانه را تمیز
شستند و با روغن موزاییکها را برق
انداختند و منتظر شدند.
برای اولین بار خدا خدا میکردند
سرلشکر ناجی سر برسد.
ناجی در درگاهِ آشپزخانه ایستاد. نگاه
مشکوکی به اطراف کرد و وارد شد.
ولی اولین قدم را که گذاشته بود،
تا ته آشپزخانه چنان کشیده شده بود
که کارش به بیمارستان کشید.
پای سرلشکر شکسته بود و میبایست
چند صباحی توی بیمارستان بماند.
تا آخر ماه رمضان، بچهها با خیال
راحت روزه گرفتند.
#شهید_محمدابراهیم_همت
#فرمانده_دل_ها ❣
حتی دوران سربازی در پادگان شاهنشاهی!" خیلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول
آشپزخانه کرده بودندش.
ماه رمضان آمده بود و او گفته بود
هرکس بخواهد روزه بگیرد، سحری
بهش میرساند.
ولی یک هفته نشده، خبر سحری دادنها
به گوش سرلشکر ناجی رسیده بود.
او هم سرضرب خودش را رسانده بود
و دستور داده بود همهی سربازها به
خط شوند و بعد، یکی یک لیوان آب
به خوردشان داده بود که " سربازها را چه به روزه گرفتن ! "
و ابراهیم بعد از بیست و چهار ساعت
بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
با چند نفر دیگر، کف آشپزخانه را تمیز
شستند و با روغن موزاییکها را برق
انداختند و منتظر شدند.
برای اولین بار خدا خدا میکردند
سرلشکر ناجی سر برسد.
ناجی در درگاهِ آشپزخانه ایستاد. نگاه
مشکوکی به اطراف کرد و وارد شد.
ولی اولین قدم را که گذاشته بود،
تا ته آشپزخانه چنان کشیده شده بود
که کارش به بیمارستان کشید.
پای سرلشکر شکسته بود و میبایست
چند صباحی توی بیمارستان بماند.
تا آخر ماه رمضان، بچهها با خیال
راحت روزه گرفتند.
#شهید_محمدابراهیم_همت
#فرمانده_دل_ها ❣
۱.۲k
۲۳ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.