سانچی....
سانچی....
اسمی ڪه این چندروزه بر سر زبان همه بود.
همه ی دلها از آتش خواهش می ڪردند نسوزد و نسوزاند!
اما آتش بیرحمانه زبانه می ڪشید....
دست به دامان آب شدیم تا آتش را از پای درآورد اما گویا آب و آتش باهم متحد شده بودند تا سانچی ایرانی را چپاول ڪنند.
۳۲ سرباز مروارید دل در این ڪشتی بود و افسوس ڪه دریا به آنها چشم طمع دوخته بود.
دریا پر از خاطرات شیرین است اما اڪنون میان خاطراتش برگی سیاه از تلخ ترین خاطره را درخود جای داده است ڪه طعم شیرین خاطرات خوش را عوض می ڪند.
پن: وای بر حالی ڪه حتی واژه ای در وصف آن نیست...
اسمی ڪه این چندروزه بر سر زبان همه بود.
همه ی دلها از آتش خواهش می ڪردند نسوزد و نسوزاند!
اما آتش بیرحمانه زبانه می ڪشید....
دست به دامان آب شدیم تا آتش را از پای درآورد اما گویا آب و آتش باهم متحد شده بودند تا سانچی ایرانی را چپاول ڪنند.
۳۲ سرباز مروارید دل در این ڪشتی بود و افسوس ڪه دریا به آنها چشم طمع دوخته بود.
دریا پر از خاطرات شیرین است اما اڪنون میان خاطراتش برگی سیاه از تلخ ترین خاطره را درخود جای داده است ڪه طعم شیرین خاطرات خوش را عوض می ڪند.
پن: وای بر حالی ڪه حتی واژه ای در وصف آن نیست...
۲.۸k
۲۶ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.