آرامگاه «کوروش» یا قبر «مادر سلیمان»
آرامگاه «کوروش» یا قبر «مادر سلیمان»
«دشت مرغاب» در محوطهی پاسارگاد در استان فارس بیش از 2550 سال پیش یک باغ بزرگ بود، باغی با نگهبانان و خدم و حشم که از آرامگاه «کورش» محافظت میکردند، با سایبانی بزرگ روی مقبره که همه در زیر سایهی آن بازدید میکردهاند.
بر اساس سفرنامههای باقیمانده از آن دوران، «دشت مرغاب» باغی بزرگ و رویایی بود، با جویهای روان و زیورآلات آراسته و پر از درخت که حالا یک بیابان بایر است و در وسط آن تنها نمونه آرامگاهسازی از دورههای پیش از اسلام یعنی مقبرهی کوروش خودنمایی میکند. البته این بایر بودن با توجه به اسناد موجود پس از غارت مقبرهی کوروش توسط سربازان یونانی به مرور به وجود آمده است.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، هفتم آبان ماه روزیست که آن را به نام «کوروش» - پادشاه بزرگ ایرانی - نامگذاری کردهاند، عنوانی که هیچ جایی در تقویم رسمی کشور ندارد.
اما کورش که بود؟ سال 559 پیش از میلاد یعنی 2553 سال پیش، «کوروش» در سن 32 سالگی جانشین پدرش «کمبوجیه» شد و با فتح بابِل، جایی که حکمرانی بر آن به مثابه فرمانروایی بر جهان را داشت، در سال 58 پیش از میلاد تاجگذاری کرد و بعد از آن «کوروش بزرگ» نام گرفت.
او پس از اقدامات و فتوحاتی که برای ایران انجام داد، 30 سال بعد از تاجگذاری در 529 پیش از میلاد (2523 سال پیش) فوت کرد. بر اساس متنهای موجود در کتاب «تربیت کوروش» یا «کوروشنامه» نوشته «گسنفون»، کوروش به فرزندانش وصیت کرد تا در زمان دفن، جسدش را مومیایی نکنند، با طلا نپوشانند و بدنش را بدون تابوت در خاک بگذارند.
کوروش یک پادشاهی جهانی را شکل داد که در طول تاریخ بیمانند است، قلمرویی که به گونهای که آن را نه در گذشته داشتهایم و نه در آینده مانند آن را خواهیم داشت. حتی پس از کوروش بسیاری از پادشاهان قصد تقلید از وی را داشتند، مانند اسکندر که ابایی نداشت لباس هخامنشی بپوشد. او علاوه بر خودش به سربازاناش نیز دستور داد با دختران ایرانی ازدواج کنند تا فرهنگ ایرانی - یونانی به فرزندانشان منتقل شود.
کوروش خود را برای همیشه در تاریخ ایران و جهان جاودانه کرد. او با نوشتن حقوق منشور کوروش، پس از پیروزی بر «نبونئید» و تصرف بابل، آن را یک سند و شاهد تاریخی پرارزش در سطح دنیا کرد، به گونهای که در سال ۱۹۷۱، سازمان ملل متحد منشور حقوق بشر کوروش را به همهی زبانهای رسمی کشورهای عضو سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه را در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داد.
استوانهی کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شده است. نیمهی نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهی پایانی آن سخنان و دستورهای کوروش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) است.
این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شد و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. این منشور را یکی از بزرگترین نشانههای روحیهی بردباری در فرهنگ ایرانی میدانند.
اما شخصیت کوروش و اقدامات او باعث شد وی را «ذوالقرنین» بنامند؛ کلمهای که به گفتهی بسیاری از بزرگان در قرآن نیز آمده است.
از جمله بزرگانی که معتقدند ذوالقرنین یادشده در قرآن و مسیح عهد عتیق هر دو به کوروش هخامنشی برمیگردد، میتوان به «علامه طباطبایی» در تفسیرالمیزان، «آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی»، ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی، مولانا «ابوالکلام آزاد»، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان، و 10 نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی، دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، صدر بلاغی در قصص قرآن، آیتالله «سید محمد فقیه» استاد اخلاق و حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم، استاد محیط طباطبایی و حجهالاسلام شهید هاشمینژاد اشاره کرد.
به عنوان مثال زندهیاد باستانی پاریزی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی پیشتر در اینباره گفته است: در تورات، کوروش به صورت اسم کوروش آمده است. ما در کتب تاریخی خودمان آن را به صورت "کیروش" نوشتیم که درست هم است.
وی با بیان اینکه تنها تصویری که از کوروش باقی مانده تصویر برجستهای در پاسارگاد است، ادامه داد: بر روی آن تصویر نام «کوروش» نوشته نشده است، اما نقاشی از دورهی صفویه داریم که این تصویر را کشیده و بالای آن سه خط به خط میخی نوشته شده «من کوروش پادشاه هخامنشی هستم»، ولی آن نوشته الان وجود ندارد.
باستانی پاریزی با بیان اینکه 60 سال پیش کتاب مذکور را ترجم
«دشت مرغاب» در محوطهی پاسارگاد در استان فارس بیش از 2550 سال پیش یک باغ بزرگ بود، باغی با نگهبانان و خدم و حشم که از آرامگاه «کورش» محافظت میکردند، با سایبانی بزرگ روی مقبره که همه در زیر سایهی آن بازدید میکردهاند.
بر اساس سفرنامههای باقیمانده از آن دوران، «دشت مرغاب» باغی بزرگ و رویایی بود، با جویهای روان و زیورآلات آراسته و پر از درخت که حالا یک بیابان بایر است و در وسط آن تنها نمونه آرامگاهسازی از دورههای پیش از اسلام یعنی مقبرهی کوروش خودنمایی میکند. البته این بایر بودن با توجه به اسناد موجود پس از غارت مقبرهی کوروش توسط سربازان یونانی به مرور به وجود آمده است.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، هفتم آبان ماه روزیست که آن را به نام «کوروش» - پادشاه بزرگ ایرانی - نامگذاری کردهاند، عنوانی که هیچ جایی در تقویم رسمی کشور ندارد.
اما کورش که بود؟ سال 559 پیش از میلاد یعنی 2553 سال پیش، «کوروش» در سن 32 سالگی جانشین پدرش «کمبوجیه» شد و با فتح بابِل، جایی که حکمرانی بر آن به مثابه فرمانروایی بر جهان را داشت، در سال 58 پیش از میلاد تاجگذاری کرد و بعد از آن «کوروش بزرگ» نام گرفت.
او پس از اقدامات و فتوحاتی که برای ایران انجام داد، 30 سال بعد از تاجگذاری در 529 پیش از میلاد (2523 سال پیش) فوت کرد. بر اساس متنهای موجود در کتاب «تربیت کوروش» یا «کوروشنامه» نوشته «گسنفون»، کوروش به فرزندانش وصیت کرد تا در زمان دفن، جسدش را مومیایی نکنند، با طلا نپوشانند و بدنش را بدون تابوت در خاک بگذارند.
کوروش یک پادشاهی جهانی را شکل داد که در طول تاریخ بیمانند است، قلمرویی که به گونهای که آن را نه در گذشته داشتهایم و نه در آینده مانند آن را خواهیم داشت. حتی پس از کوروش بسیاری از پادشاهان قصد تقلید از وی را داشتند، مانند اسکندر که ابایی نداشت لباس هخامنشی بپوشد. او علاوه بر خودش به سربازاناش نیز دستور داد با دختران ایرانی ازدواج کنند تا فرهنگ ایرانی - یونانی به فرزندانشان منتقل شود.
کوروش خود را برای همیشه در تاریخ ایران و جهان جاودانه کرد. او با نوشتن حقوق منشور کوروش، پس از پیروزی بر «نبونئید» و تصرف بابل، آن را یک سند و شاهد تاریخی پرارزش در سطح دنیا کرد، به گونهای که در سال ۱۹۷۱، سازمان ملل متحد منشور حقوق بشر کوروش را به همهی زبانهای رسمی کشورهای عضو سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه را در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داد.
استوانهی کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شده است. نیمهی نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهی پایانی آن سخنان و دستورهای کوروش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) است.
این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شد و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. این منشور را یکی از بزرگترین نشانههای روحیهی بردباری در فرهنگ ایرانی میدانند.
اما شخصیت کوروش و اقدامات او باعث شد وی را «ذوالقرنین» بنامند؛ کلمهای که به گفتهی بسیاری از بزرگان در قرآن نیز آمده است.
از جمله بزرگانی که معتقدند ذوالقرنین یادشده در قرآن و مسیح عهد عتیق هر دو به کوروش هخامنشی برمیگردد، میتوان به «علامه طباطبایی» در تفسیرالمیزان، «آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی»، ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی، مولانا «ابوالکلام آزاد»، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان، و 10 نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی، دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، صدر بلاغی در قصص قرآن، آیتالله «سید محمد فقیه» استاد اخلاق و حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم، استاد محیط طباطبایی و حجهالاسلام شهید هاشمینژاد اشاره کرد.
به عنوان مثال زندهیاد باستانی پاریزی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی پیشتر در اینباره گفته است: در تورات، کوروش به صورت اسم کوروش آمده است. ما در کتب تاریخی خودمان آن را به صورت "کیروش" نوشتیم که درست هم است.
وی با بیان اینکه تنها تصویری که از کوروش باقی مانده تصویر برجستهای در پاسارگاد است، ادامه داد: بر روی آن تصویر نام «کوروش» نوشته نشده است، اما نقاشی از دورهی صفویه داریم که این تصویر را کشیده و بالای آن سه خط به خط میخی نوشته شده «من کوروش پادشاه هخامنشی هستم»، ولی آن نوشته الان وجود ندارد.
باستانی پاریزی با بیان اینکه 60 سال پیش کتاب مذکور را ترجم
۱۴.۵k
۲۹ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.