.
.
بست روی سر عمامه #پیغمبر را
رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را
.
من به مهمانی تان سوی شما آمدهام
یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمدهام
.
نوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟
پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم
.
ننوشتید زمینها همه حاصلخیزند؟
باغهامان همه دور از نفس پاییزند
.
ننوشتید که ما در دلمان #غم داریم
در فراوانی این فصل تو را کم داریم
.
ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه
نامه نامه #لک_لبیک_اباعبدالله
.
حرف هاتان همه از ریشه و بن و باطل بود
پشمه هاتان همگی از ده بالا گل بود
.
باز در آینه، #کوفی_صفتان رخ دادند
آیهها را همه با #هلهله پاسخ دادند
نیست از چهره آیینه کسی شرمنده
که شکم ها همه از مال حرام آکنده
.
بیگمان در صدف خالیشان درّی نیست
بین این لشکر وامانده دگر #حرّی نیست
.
بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود
قیمت #یوسف_زهرا دو سه مَن گندم بود
.
آی مردم #پسر_فاطمه یاری میخواست
فقط از آن همه یک پاسخ آری میخواست
.
چه بگویم به شما هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از جمله #هل_من_ناصر
.
در سکوتی که همه ملک عدم را برداشت
ناگهان #کودک_شش_ماهه علم را برداشت
.
همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن #کودک_گهواره_نشین مردی نیست
.
چون #ابالفضل به ابروی خودش چین انداخت
خویش را از #گهواره به پایین انداخت
.
خویش را از دل گهواره می اندازد #ماه
تا نماند به زمین حرف اباعبدالله
.
آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد
با همان گریه خود #غسل_شهادت می کرد
.
گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد
گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد
.
عمق این مرثیه را #اشک و #علم می دانند
داستان را همه اهل #حرم می دانند
.
بعد #عباس دگر آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشم #رباب است رباب
.
مرغِ در بین قفس این در و آن در میزد
هی از این #خیمه به آن خیمه زنی سر می زد
.
آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟
علی از فرط #عطش سوخت خدا می فهمد
.
می رسد ناله آن #مادر_عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد پسرم لالایی
.
کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی
و خدای من و تو نیز بزرگ است علی
.
کودک من به سلامت سفرت آهسته
میروی زیر عبای پدرت آهسته
.
پسرم می روی آرام و پر از واهمهام
بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام
.
پسرم شادی این قوم فراهم نشود
تاری از موی #حسین_بن_علی کم نشود
.
تیر حس کردی اگر سوی #پدر میآید
کار از دست تو از #حلق تو بر میآید
.
خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن
قد بکش حنجرهات را سپر بابا کن
بست روی سر عمامه #پیغمبر را
رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را
.
من به مهمانی تان سوی شما آمدهام
یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمدهام
.
نوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟
پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم
.
ننوشتید زمینها همه حاصلخیزند؟
باغهامان همه دور از نفس پاییزند
.
ننوشتید که ما در دلمان #غم داریم
در فراوانی این فصل تو را کم داریم
.
ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه
نامه نامه #لک_لبیک_اباعبدالله
.
حرف هاتان همه از ریشه و بن و باطل بود
پشمه هاتان همگی از ده بالا گل بود
.
باز در آینه، #کوفی_صفتان رخ دادند
آیهها را همه با #هلهله پاسخ دادند
نیست از چهره آیینه کسی شرمنده
که شکم ها همه از مال حرام آکنده
.
بیگمان در صدف خالیشان درّی نیست
بین این لشکر وامانده دگر #حرّی نیست
.
بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود
قیمت #یوسف_زهرا دو سه مَن گندم بود
.
آی مردم #پسر_فاطمه یاری میخواست
فقط از آن همه یک پاسخ آری میخواست
.
چه بگویم به شما هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از جمله #هل_من_ناصر
.
در سکوتی که همه ملک عدم را برداشت
ناگهان #کودک_شش_ماهه علم را برداشت
.
همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن #کودک_گهواره_نشین مردی نیست
.
چون #ابالفضل به ابروی خودش چین انداخت
خویش را از #گهواره به پایین انداخت
.
خویش را از دل گهواره می اندازد #ماه
تا نماند به زمین حرف اباعبدالله
.
آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد
با همان گریه خود #غسل_شهادت می کرد
.
گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد
گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد
.
عمق این مرثیه را #اشک و #علم می دانند
داستان را همه اهل #حرم می دانند
.
بعد #عباس دگر آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشم #رباب است رباب
.
مرغِ در بین قفس این در و آن در میزد
هی از این #خیمه به آن خیمه زنی سر می زد
.
آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟
علی از فرط #عطش سوخت خدا می فهمد
.
می رسد ناله آن #مادر_عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد پسرم لالایی
.
کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی
و خدای من و تو نیز بزرگ است علی
.
کودک من به سلامت سفرت آهسته
میروی زیر عبای پدرت آهسته
.
پسرم می روی آرام و پر از واهمهام
بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام
.
پسرم شادی این قوم فراهم نشود
تاری از موی #حسین_بن_علی کم نشود
.
تیر حس کردی اگر سوی #پدر میآید
کار از دست تو از #حلق تو بر میآید
.
خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن
قد بکش حنجرهات را سپر بابا کن
۵.۰k
۰۶ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.