خادم الشهدا ((اخلاص))
#خادم_الشهدا ((اخلاص))
ساعت یک و دو نصفه شب بود. صدای شرشر آب می آمد. توی تاریکی نفهمیدم کی است. یکی پای تانکر نشسته بود و یواش، طوری که کسی بیدار نشود، ظرف ها را می شست. جلوتر رفتم. حاجی بود.
یادگاران، جلد 2 کتاب شهید محمد ابراهیم همت ، ص 50
ساعت یک و دو نصفه شب بود. صدای شرشر آب می آمد. توی تاریکی نفهمیدم کی است. یکی پای تانکر نشسته بود و یواش، طوری که کسی بیدار نشود، ظرف ها را می شست. جلوتر رفتم. حاجی بود.
یادگاران، جلد 2 کتاب شهید محمد ابراهیم همت ، ص 50
۳.۲k
۱۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.