چای میریزم و سرد می شود
#چای میریزم و سرد می شود
بغضم را چاشنی طعم گسش میکنم و چایی را که تو نخوردی، یک نفس سر میکشم؛
اما این بغض بزرگتر از آن است که بشود با یک فنجان چای تلخ و یخ کرده آن را قورت داد!
مثل یک حبه قند خیلی درشت می ماند که تنها چاره اش شکستن است...
بغضم را مثل قند میشکنم، خرد می شود، اما...
این چای سرد شده هنوز هم تلخ است!
بغضم را چاشنی طعم گسش میکنم و چایی را که تو نخوردی، یک نفس سر میکشم؛
اما این بغض بزرگتر از آن است که بشود با یک فنجان چای تلخ و یخ کرده آن را قورت داد!
مثل یک حبه قند خیلی درشت می ماند که تنها چاره اش شکستن است...
بغضم را مثل قند میشکنم، خرد می شود، اما...
این چای سرد شده هنوز هم تلخ است!
۱.۱k
۰۸ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.