خاطره ای از امیر محمد پیراسته:
خاطره ای از امیر محمد پیراسته:
پس از انجام کارم در پایگاه اصفهان، ماموریت یافتم تا یک فروند جنگنده ی اف-14 را از اصفهان به تهران بیاورم. شهید بابایی به غنوان معاونت عملیات، جهت سرکشی به پایگاه اصفهان رقته بودند و در پایان بازدیدشان میخواستند به تهران بازگردند. از من پرسیدند:" می توانم با شما به تهران بیایم؟" ار پیشنهاد ایشان بسیار خوشحال شدم و بی درنگ فرم پروازی را تغییر دادم و نام تیمسار بابایی را در آن نوشتم.ایشان همیشه با من با حفظ احترام استاد و شاگردی برخورد می کردند. من تعارف می کردم که شما هدایت اف-14 را بر عهده داشته باشین اما نپذیرفتند و در کابین عقب نشستند.
به نزدیک تهران که رسیدیم از طریق رادیو با برج تماس گرفتی. برج طبق معمول نام خلبان را پرسید. شهید بابایی از طریق رادیوی داخل به من فرمودند:" بگویید سرگرد خورشیدی همراه شماست." من در تماس با برج همان طوری که خواسته بودند گفتم. بعد از اینکه در پایگاه مهرآباد به زمین نشستم از شهید پرسیدم: " چرا نذاشتین معرفی کنم شما رو؟" در پاسخ گفتند:"اگر اسم خودم رو می گفتم، فرمانده پایگاه ناچار میشد برای ما وسیله تشریفات فراهم کند. در حالی که من خیلی کار دارم و نمی خواهم وقت تلف شود و آنها به زحمت بیفتند."
#عباس_بابایی
#شهید_عباس_بابایی
#شهید_بابایی
پس از انجام کارم در پایگاه اصفهان، ماموریت یافتم تا یک فروند جنگنده ی اف-14 را از اصفهان به تهران بیاورم. شهید بابایی به غنوان معاونت عملیات، جهت سرکشی به پایگاه اصفهان رقته بودند و در پایان بازدیدشان میخواستند به تهران بازگردند. از من پرسیدند:" می توانم با شما به تهران بیایم؟" ار پیشنهاد ایشان بسیار خوشحال شدم و بی درنگ فرم پروازی را تغییر دادم و نام تیمسار بابایی را در آن نوشتم.ایشان همیشه با من با حفظ احترام استاد و شاگردی برخورد می کردند. من تعارف می کردم که شما هدایت اف-14 را بر عهده داشته باشین اما نپذیرفتند و در کابین عقب نشستند.
به نزدیک تهران که رسیدیم از طریق رادیو با برج تماس گرفتی. برج طبق معمول نام خلبان را پرسید. شهید بابایی از طریق رادیوی داخل به من فرمودند:" بگویید سرگرد خورشیدی همراه شماست." من در تماس با برج همان طوری که خواسته بودند گفتم. بعد از اینکه در پایگاه مهرآباد به زمین نشستم از شهید پرسیدم: " چرا نذاشتین معرفی کنم شما رو؟" در پاسخ گفتند:"اگر اسم خودم رو می گفتم، فرمانده پایگاه ناچار میشد برای ما وسیله تشریفات فراهم کند. در حالی که من خیلی کار دارم و نمی خواهم وقت تلف شود و آنها به زحمت بیفتند."
#عباس_بابایی
#شهید_عباس_بابایی
#شهید_بابایی
۲.۶k
۰۴ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.