Mozhgan❤Davod
m0zhgan1369مامانه دنیز
من درسم را خوب خوانده بودم!!! آماده برای کنکوری موفق! همه چیز داشت خوب پیش میرفت! از روی برنامه قبلی با تست ادبیات شروع کردم ... که ای کاش این کار را نمیکردم! سوال اول آرایه ادبی بود شعری از هوشنگ ابتهاج.... "بسترم ...صدف خالی یک تنهاییست و تو چون ...
یه شب که دیوونه وار تو دل شب میرفتیم تا جایی که انتهایی نداشت... #مژگان یه جورایی دلم گیره یه جورایی حواسم نیست کلافم من یه وقتایی که عطرت تو لباسم نیست تو دنیامی نمیذارم یه مو حتی ازت کم شه بمون پیشم نذار دنیام برای من جهنم شه من ...
واپسین لحظات است صدای نجوا و دعاهای اهل زمین به آسمان میرسد! تو نیز دعا کن من آمینش گویم... امید که رب عرش عظیم به تک تک دعاهایتان مهر اجابت زند... التماس دعا شبتون خوش
#رمضان شکل دیگر #دلتنگی های من است وقتی روزه دارم به ندیدنت به نشنیدنت... اجازه ! میشود این #روزه کله گنجشکی باشد...؟ #پریسا_زابلی_پور
#دلتنگی ؛ آدم را به خیابان می کشد... دلتنگم ! و مردم نمی فهمند قدم زدن -گاهی- از گریه کردن غم انگیز تر است...
اولین قرارمان، بامِ تهران بود! بلندترین مکان را انتخاب کردم، تا تمام شهر را شاهد بگیرم برای دوست داشتنش تمامِ شهر اما، چشمِ دیدنمان را نداشتند... تمامِ شهر اما، حسود بودند... تمامِ شهر عادت به دیدنِ خوشبختی نداشتند! #علی_قاضی_نظام
دیشب بهش گفتم رابطه مون عادی نیست، دوستی نیست، من میترسم گفت کی از عادی خوشش میاد؟ گفتم من نمیدونم دارم چیکار میکنم، توی این رابطه حد و حدود از دستم در رفته ، میترسم یکاری کنم، یه حرفی بزنم خوشت نیاد و پا گذاشته باشم روی خط قرمزت گفت ...
سلاااام من برگشتم نایب الزیاره همتون بودم؛ هم واستون نماز خوندم هم دعا کردم. از همه جای حرمم عکس گرفتم ک همه جاشو ببینین و سلام بدین. عکسا واسه شب میلاد امام حسن(ع) ایوون طلا، پنجره فولاد، ضریح آقا، سقاخونه، همه جاش یادتون کردم. شمام تو این شبا منو یاد ...
آقا طلبید... یک بلیط باز یک حال عجیب پر شده از رنگ حرم رنگ یک اذن ورود رنگ یک گنبد زرد هر حیاطی یک حوض، پر ز آب کوثر و وضو بر لب حوض باز هم اذن ورود یک قدم تا مقصود در همین حین میان رویا ناگهان بغض مرا ...
بیخودی نیست که اسم گل ها را از اسم زن ها انتخاب کرده اند ، مثلا آقا چنگیز جز یک سبیل پر پشت چه دارد که بتواند اسم یک گل باشد؟! گل ظرافت دارد! ظرافت در رنگ ، نقش و دیگری در بو. زن ها هم همینند؛ زن ها همه ...
من از تبُ تابِ "بهار" افتاده ام.. می شود "نو برانه ی" تابستانم باشی؟!
امروز وطن معنی غم را فهمید با سایه ی جنگ ، متّهم را فهمید از خواب پرید کشورِ من امّا معنای مدافع حرم را فهمید #امنیت
«خانوم بودن» خوب است اما گاهی «دخترک» درونت را زنده کن گاهی اوقات بلند بلند بخند اصلا دوچرخه سواری کن چه عیبی دارد اگر دلت خواست لی لی بازی کنی، آواز بخوانی عروسکت را بغل کن موهایش را بباف اینقدر ما را در بند و زنجیر سن و سالمان نکنید ...
مشکل اینجاست که ما نه برای خودمان بلکه برای آدمهای اطرافمان زندگی میکنیم!؛ لباسی میپوشیم که مردم خوششان بیاد... عطری میزنیم که مردم لذت ببرند... رشته ای درس میخوانیم که کلاس داشته باشد... با کسی ازدواج میکنیم که دهانِ مردم را ببندیم... بچه دار میشویم که برایمان حرف در نیاورند... ...
شبها که دلتنگت میشوم از این شانه به آن شانه فقط غَلت میزنم... مثلِ یک ماهیِ جدا شده از دریا، باید ببینی جان دادنم را #علی_قاضی_نظام
خودم را قانع میکنم که شاید نمیخواند که شاید به گوشش نمیرسد که شاید مردمِ شهر خبردارش نمیکنند از حجمِ دلتنگی ام مگر میشود یکنفر جان دادنَت را ببیند، بداند مخاطبِ تمامِ شعرهایش هستی و سراغَت را نگیرد؟! #علی_قاضی_نظام
میشود امروز کمی لطف کنی! کمی حواست به دورو برت نباشد... در خانه راه بروی کار کنی آواز بخوانی کدبانو باشی اصلا کارت که تمام شد برای خودت چای بریز و برو پشت پنجره موزیک گوش کن و... با لیوان چای در خانه بچرخ و دل ببر از قاب عکس ...
ﻣﺎﻣﺂﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﺭﻧﮓ ﮐﻨﻢ؟ _ ﻧﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﻣﻮ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ؟ _ ﻧﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺑﭙﻮﺷﻢ؟ _ ﻧﻪ ﻣﺎﻣﺂﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﺭﮊ ﺑﺰﻧﻢ؟ _ ﻧﻪ ﻣﺎﻣﺂﻥ ﭼﺮﺍ ﻫﺮﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﯿﮕﯽ ﻧﻪ؟ ﻣﻦ ۱۸ ﺳﺎﻟﻢ ﺷﺪﻩ _ ﺟﻮﺍﺩ ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻔﺖ ﮐﻨﻢ؟!🤐 😂😂😂
کدامتان یارمان را،برمیگردانید!؟ همان هایی که،یک روز بودند و حالا جای خالیشان،تنگ میکند راه گلوی مان را هرروز... ما حزب جامانده گانیم... کاری اصلا به باید و نباید هایتان نداریم... به مناظره هایتان! به کم و زیادی هایتان... ما،اهل طرفداری و یقه پاره کردن و بادکردن رگ گردن هم نیستیم... ...